مریم علیزاده؛ گاز طبیعی را میتوان سوخت قرن بیست و یکم نامید چراکه منابع گازی جهان بیشتر و دستنخوردهتر از منابع نفت و زغالسنگ است. همچنین هزینههای استحصال و استفاده از گاز و سرمایهگذاریهای اولیه برای ساختن نیروگاه گازی کمتر از موارد مشابه است.
از سویی دیگر هزینه انتقال گاز بیشتر از نفت و ذغالسنگ است، به خاطر آنکه تراکم و چگالی آن کمتر است. به همین دلیل گاز دارای بازارهای منظم و به هم پیوسته در جهان نیست، قیمت جهانی موردِ قبول ندارد، و بسته به منطقه تولید و منطقه مصرف دارای قیمتهای متفاوت است.
بنا به دلایل مطرح شده، بازار LNG رو به رشد است تا جایی که شاهد به مدار آمدن ظرفیتهای جدید در روسیه، آمریکا و استرالیا هستیم. درمقابل اما ایران با اینکه دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی در دنیا محسوب می شود، از این تجارت جذاب وسودآور بازمانده است.
این در حالی است که کشور همسایه یعنی قطر با سرعت بالا در حال درنوردیدن بازارهای جهانی گاز است. طبق آخرین آمارها، قطر در سه ماهه اول سال 2018 بالغ بر 17 میلیون تن گاز طبیعی صادر کرده است. اما در نتیجه سرمایه گذاری های وسیع این کشور در حوزه گاز، رقم صادرات LNG در قطر برای سه ماهه چهارم سال 2018 به 18 میلیون تن و نهایتا در سه ماهه ابتدایی سال جاری میلادی به 20 میلیون تن رسیده است. در نتیجه قطر با این حجم از صادرات گاز طبیعی، 20 درصد سهم از بازار را به خود اختصاص داده است.
اما رقیب نوظهور این بازار، استرالیا است که در رده دوم تجارت گاز طبیعی قرار دارد استرالیا در سه ماهه ابتدایی سال جاری میلادی بالغ بر 18 میلیون تن گازطبیعی صادر کرده است. اما آمریکا نیز به مدد انقلاب گاز شیل در حال توسعه LNG است. سهم از بازار آمریکا در تجارت جهانی گاز در حال حاضر بالغ بر 8 میلیون تن برای سه ماهه ابتدایی سال جاری بوده است.
در نتیجه به مدار آمدن ظرفیتهای جدید در روسیه، آمریکا و استرالیا، کار رقابت در بازار جهانی گاز طبیعی را به مراتب برای ایران سخت تر کرده است چراکه برای مثال انتظار می رود در باقیمانده فصول سال جاری میلادی، 30 میلیون تن ظرفیت جدید LNG در امریکا وارد مدار شود.
رقیب تراشی برای گاز طبیعی تنها به طرفیت های جدید ختم نمی شود بلکه در حال حاضر شاهد بوجود آمدن قطب جدید واردات LNG در جنوب شرق آسیا هستیم که متاسفانه ایران سهم چندانی در بازار این منطقه ندارد.
اما در حال حاضر ایران در بازار جهانی گاز تنها به اندازه ۱.۵ درصد نقش ایفا می کند که تا رسیدن به سهم 10 درصدی که در برنامه ششم توسعه برای آن تعریف شده است راه بسیار زیادی در پیش دارد.