ماجرای خاشقچی به لقمهای بزرگتر از دهان برای پادشاهی سعودی تبدیل شده و عنقریب است که نفس این رهبر خود خوانده دنیای عرب را به شماره بیندازد. نشانههای این فشار زمانی روشن شد که بورس عربستان در روز گذشته ناگهان نزدیک به 7 درصد سقوط کرد.
سقوطی که برای پادشاهی سعودی نزدیک به 50 میلیارد دلار آب خورد و هرچه ازابتدای سال سرمایه گذاران عرب در این بازار اندوخته بودند را به باد داد. تهدیدهای ترامپ و درخواستهای مصرانه دولتهای اروپایی برای پاسخگویی در خصوص سرنوشت خاشقجی را که کنار هم میگذاریم به یک نتیجه روشن میرسیم. خاشقجی این روزها به به بزرگترین کابوس محمد بن سلمان یا آن گونه که رسانههای غربی می گویند"MBS"، تبدیل شده است.
در این میان برخی سازمانهای بزرگ خبری از تحریم رسانهای نشست سالانه سرمایهگذاری در عربستان سعودی موسوم به «داووس صحرا» سخن میگویند و برخی شرکتها نیز این تهدید را عملی کردهاند. اگر این سلسله فشارها همچنان ادامه یابد ولیعهد جوان سعودی نیز باید با طرح بلندپروازنه خود برای استقلال عربستان سعودی از اقتصاد نفتی پایان دهد.
شاید به همین دلیل است که سعودیها ارتش رسانهای خود را در فضای مجازی برای حمایت از ولیعهد سعودی بسیج کردهاند تا بگویند که همچنان کنترل اوضاع را در اختیار دارند.
قمپز عربی در العربیه
اولین نشانه این لشگرکشی با مقاله تند مدیر شبکه العربیه در دبی آشکار شد. « ترکی بن عبدالله الدخیل» در مقالهای در پاسخ به سخنان ترامپ در مورد واکنش سخت آمریکا به عربستان در صورت اثبات نقش سعودیها در قتل خاشقجی به صراحت از امکان تلافی عربستان مینویسد و میگوید: «در صورت اقدام آمریکا در تحریم عربستان قیمت نفت میتواند به حدود 200 دلار برسد.»
الدخیل در درشتگویی دیگری از امکان توقف سرمایه گذاری عربستان سعودی در بازار آمریکا و حتی خرید اسلحه از این کشور مینویسد.
طبیعی است که این نوشتهها هر کارشناس آگاهی را به خنده میاندازد، چرا که دولت ترامپ برای تنبیه عربستان کافی است تا قانون جاستا را به صورت کامل اجرا کند و صدها میلیارد دلار اوراق قرضه خزانهداری آمریکا را که سعودیها خریدهاند، با شکایت بازماندگان حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر به صورت کامل مصادره کند.
در کنار این، به دلیل وابستگی بسیار بالای ارتش عربستان به تسلیحات آمریکایی حتی توقف کوتاه مدت خرید مهمات و خدمات نظامی از آمریکا نیز امکان پذیر نیست، چرا که در این صورت ماشین جنگی محمد بن سلمان در کمتر از 72 ساعت به دلیل نبود نیروی متخصص و مهمات از هم خواهد پاشید.
با این حال این رجزخوانی رسانهای تنها بخشی از جنگ روانی سعودیها بوده است و برخی شخصیتها و رسانههای طرفدار عربستان نیز تلاش کردهاند تا توجه جهانی را به سمت دیگری منحرف کنند که عمده این اهداف قلابی ایران، ترکیه، اخوان المسلمین و قطر بودهاند.
جالب اینجاست که نگاهی به شناسنامه این شخصیتها به سادگی وابستگی آنها را به عربستان نشان میدهد.
حامیان توییتری چه کسانیاند
یکی از این شخصیتها «ولید فارس» از چهرههای به شدت ضد ایرانی و تندرو در واشنگتن است که از حامیان عربستان سعودی در آمریکا محسوب میشود.
فارس که در دورهای از نامزدی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان مشاور وی معرفی شده بود، در توییتی با اشاره به این که هنوز تحقیقات مشترک ترکیه و عربستان بر سر موضوع خاشقچی آغاز نشده مینویسد: «رسانههای ایران و گروه اخوان تلاش میکنند تا سیاست خارجی آمریکا به سوی تخریب روابط سعودی و آمریکایی هدایت کنند.»
در مقابل بسیاری از خوانندگان این دیدگاه را در بخش نظرات مورد نقد قرار دادهاند و حتی کاریکاتورهایی را در انتقاد از محمد بن سلمان قرار دادهاند.
«فرانسیس تاونسند» یکی از تحلیلگران محافظهکار شبکه «سی.بی.اس» نیز در توییتی با اشاره به این که ترکیه مدلی از یک کشور لیبرال و دموکرات نیست، تلاش کرده تا توجهها را به سمت ایران معطوف کند و با اشاره به اتهام دروغین بمبگذاری در نزدیکی محل برگزاری همایش منافقین مینویسد: «این ایران بود که اخیراً تلاش کرد تا مخالفان و آمریکاییها در پاریس به قتل برساند.»
«آرسن استروسکی» تحلیلگر اسراییلی نیز در توییتی تلاش میکند رویکرد ترامپ را در برابر عربستان منطقی جلوه دهد. او مینویسد: «عربستان سعوی قبل از ترامپ یک دموکراسی لیبرال نبود ولی اوباما هم فرش قرمز را به سمت ایران، اسد و سایر دموکراسیهای بزرگ مانند کوبا پهن کرد.»
«غانم نوسیبه» از تحلیلگران شبکه العربیه در توییتی با اشاره به این که رسانهها درگیر یک «سعودیستیزی دوانه وار» شدهاند به مطلبی ضد ایرانی از نشریه دیلی اکسپرس اشاره کرده و آن را مطلبی مهم برای امنیت ملی انگستان دانسته است.
البته همان طور که گفته شد، با اندکی توجه میتوان متوجه شد که این توییت ها با چه هدفی در توییتر منتشر شدهاند.
لشگر رباتها برای بقای محمد بن سلمان
عربستان سعودی در کنار فراهم آوردن لابی رسانهای، به شدت از رباتهای توییتری هم برای نشان دادن حمایت گسترده از محمد بن سلمان استفاده میکند.
البته این رویه بارها در مورد موضوعات گوناگون استفاده شده است. به عنوان مثال رباتها و حسابهای کاربری سازماندهیشده سعودی به صورت دائم به کاربران ایرانی حمله کرده و با گذاشتن کامنتهای توهینآمیز به دنبال منزوی کردن آنها هستند.
از صبح یکشنبه این حسابها در تلاشی نظاممند و با هدف تغییر روایت غالب در شبکههای اجتماعی، بار دیگر فعال شدند و این بار تلاش کردند عباراتی مانند #کلنا_ثقه_فی_محمد_بن_سلمان را تبدیل به یکترند جهانی کنند که البته به مدت دو ساعت نیز موفق به انجام چنین کاری شدند.
«یاشار علی» خبرنگار روزنامه آمریکایی «هافینگتون پست» نیز در توییتی مینویسد: «رباتها و هواداران سعودی به صورت دائم در حالت توییت هشتگ #کلنا_ثقه_فی_محمد_بن_سلمان هستند. به همین خاطر این عبارت تبدیل به ترندجهانی شد. پادشاهی سعودی در حال اجرای برنامههایی برای محافظت از شاهزاده خود است.»
میزان استفاده سعودیها از این ترفند به گونهای که با توجه به خرید بخشی از سهام توییتر توسط یکی از شاهزادههای سعودی برخی فرضیه همکاری این دو را نیز مطرح میکند.
رسانههای طرفدار سعودیها به میدان میآیند
علاوه بر توییتر و فضای مجازی برخی از رسانههایی که همچنان در صف حامیان سعودیها هستند، مقالاتی در انتقاد از ترکیه به عنوان یکی از بزرگترین زندانهای روزنامه نگاران و ناقضین حقوق بشر منتشر میکنند.
یکی از این رسانهها شبکه خبری بلومبرگ است. رسانهای که همچنان به عنوان حامی نشست سرمایه گذاری داووس صحرا در هنل کارلتون ریاض مطرح است.
بلومبرگ در گزارش خود به قلم «الی لیک»، از ستوننویسهای محافظهکار بسیار نزدیک به ریاض و ابوظبی، با اشاره به آزادی برانسون کشییش ترکیهای مینویسد: «اکنون رهبران ترکیه همانند سخنگویان سازمان حقوق بشر سخن می گویند و احمد داووداغلو نخست وزیر سابق ترکیه ماجرای خاشقچی را آزمون آزادی بیان برای تمام دنیا میداند.»
لیک در ادامه با اشاره به دستگیری تعداد زیادی از روزنامه نگاران در جریان کودتای سال 2016 مینویسد: «اما حقیقت این است که کمیته حفاظت از روزنامه نگاران ترکیه را به عنوان یکی از بزرگترین زندانها برای روزنامه نگاران توصیف کرده است. پس از کودتای ترکیه نزدیک به 15 سازمان رسانهای تعطیل شدهاند و دولت اردوغان به دنبال فشار بر اینترپل برای دستگیری مخالفین خود در خارج از ترکیه است.»
وی در بخشی دیگر از مقاله خود مینویسد: «اگر عربستان سعودی با 15 تبعه خود در قتل خاشقچی دست داشته است، باید هزینه آن را نیز بپزدازد، اما این به معنای پاداش دادن به ترکیه برای رفتارهای خود نیست.»
طبیعی است که حامیان عربستان سعودی با این مطالب به دنبال این هستند تا پای ترکیه را به ماجرای نقض حقوق بشر و دستگیری روزنامه نگاران باز کنند.
پول حلال مشکلات است
تاکنون عربستان سعودی و محمد بن سلمان توانستهاند با استفاده از منابع مالی وسیع خود بر تمام بحرانها و کاستیها غلبه کنند.
اما سئوال اینجاست که آیا این بار هم پول حلال مشکلات است. موفقیت کمپین رسانهای سعودیها برای انحراف افکار عمومی به خوبی میتواند نشان دهد که آیا راهبرد قدیمی همچنان جواب میدهد و یا این بار ماجرا جدیتر از دفعات قبلی است.
با تحولات پیش رو به نظر میرسد که پاسخ این سئوال به زودی آشکار خواهد شد