" اکنون که دوره تبلیغات رو به پایان است و بحمدالله جناب آقای دکتر روحانی با عبور از میان همه بداخلاقیها و بیانصافیها توانسته است در معرض اقبال چشمگیر ملت قرار گیرد. من بار این مسئولیت را از خود برداشته میدانم و با اعلام کنارهگیری از کاندیداتوری، تمام توان خود را در خدمت حمایت از دکتر روحانی و پیشبرد برنامههای آینده ایشان قرار میدهم."
این بخشی از بیانیهای بود که اسحاق جهانگیری برای اعلام کنارهگیری از انتخابات ریاست جمهوری از آن استفاده کرد. گر چه از همان ابتدا، به کار بردن تعبیراتی مانند کاندیدای پوششی و ضربهگیر روحانی از سوی هر دو جریان رقیب و خودی در قبال کاندیداتوری جهانگیری نشان میداد همه میدانند او آمده است تا در مقابل هجمههای سنگین رقبا در مناظرهها از کارنامه ضعیف دولت دفاع کند و دولت بهجای یک تریبون، دو تریبون برای دفاع از خود داشته باشد؛ اما در اواخر دوره تبلیغات، کار بهجایی رسید که زمزمههایی مبنی بر وارونه شدن معادلات و رفتن روحانی و ماندن جهانگیری شنیده میشد.
معالوصف با کنارهگیری جهانگیری و نقش انکارناپذیر او در انتخابات ۹۶ برای کمک به روحانی انتظار میرفت نفوذ و تأثیرگذاری جهانگیری و اصلاحات در دولت بیشازپیش شود. از همان ابتدای آغاز به کار دولت، گر چه جهانگیری در سمت معاون اولی باقی ماند، اما هنگامیکه رئیسجمهور با جمعبندی سه لیست پیشنهادی، مشغول چیدن کابینه شد، لیست جهانگیری کمترین اقبال را به دست آورد تا جایی که وی در موقعیتهای مختلف مخالفت خود را با کابینه و بهخصوص تیم اقتصادی دولت ابراز کرد. البته قضیه به اینجا ختم نشد چرا که روحانی با گرفتن مدیریت تیم اقتصادی از جهانگیری حتی نفوذ و قدرت خود او را نیز کمتر کرد.
حالا پس از گذشت حدود یک سال از آغاز دولت دوازدهم و چالشهای بزرگ پیشآمده برای روحانی و فاصلهگیری تدریجی اصلاحات از دولت زمزمههایی مبنی بر استعفا و جدایی دست راست روحانی از دولت به گوش میرسد. گر چه خبر استعفای شفاهی معاون اول با جوابیهای از سمت دفتر ریاست جمهوری و همچنین نوبخت تکذیب شده، اما سکوت جهانگیری جای تأمل در این مسئله را باز میگذارد. از چند نقطهنظر میتوان به این جریان نگاه کرد که هر کدام سناریوهای خود را دارد.
۱- این اقدام جهانگیری میتواند بهعنوان نوعی اهرم فشار برای ایجاد تغییر در ترکیب وزرا و تیم اقتصادی دولت و تزریق عناصر اصلاحطلب به آن صورت گرفته باشد.
همانطور که پیشتر توضیح داده شد در ترکیب کنونی کابینه انتظارات اصلاحات برآورده نشد و انتقادات و اعتراضات جهانگیری هم جوابگو نبود. با توجه به شرایط به وجود آمده و فشارهای مختلف برای ایجاد تغییر در کابینه دولت، همینطور مقبولیت نسبی آقای جهانگیری بین مردم، این احتمال وجود دارد که اصلاحات فرصت را غنیمت شمرده و با این ترفند میخواهد نفوذ خود را در کابینه بیشتر کرده از برخی از عناصر خود را به کابینه و وزرا تزریق کند.
۲- از سوی دیگر، با توجه به رویه رسانهها و شخصیتهای اصلاحطلب در نقد دولت و سعی در ایجاد فاصله بین خود و دولت و اقدامات آن، میتوان این اقدام جهانگیری را نیز در همین راستا در نظر گرفت. به نظر میرسد با توجه به وعدههای محقق نشده دولت، شکست برجام، بحرانهای به وجود آمده و ناکارآمدی دولت در حلوفصل امور، اصلاحطلبان ترجیح میدهند جهت بازیابی بدنه اجتماعی خود و باقی ماندن در بدنه قدرت به افکار عمومی بقبولانند که این دولت، دولت مطلوب اصلاحات نیست و در این راستا سعی میکنند مهرههای شاخص خود را هم از بدنه دولت بیرون بکشند. گر چه اصلاحات از زیر مسئولیت هر چیزی فرار کند، هرگز نمیتواند حمایت تمامقد خود را از برجام انکار کند.
از طرفی، با توجه به حمایت تمامقد روحانی و نوبخت از جهانگیری و انتصاب وی به ریاست ستاد ویژه اقتصادی با اختیاراتی منحصربهفرد، به نظر میرسد دولت ترجیح میدهد تن به نفوذ اصلاحات بدهد تا اینکه بخواهد حمایت آنها را از دست بدهد. چه آنکه خود نیز میداند در حال حاضر اوضاع دولت به قدری وخیم هست که تمایلی به جدا شدن بدنه اجتماعی اصلاحات از آن نداشته باشد، حتی اگر این به معنی نفوذ بیشتر اصلاحات در دولت و قدرت بیشتر آنها باشد.
در مقابل سکوت معنادار جهانگیری در مقابل تمام این وقایع قابلتأمل است. چرا که اگر قرار بود تکذیبیه یا بیانیهای در رد ادعای استعفای جهانگیری صادر شود، باید از دفتر معاون اول رئیسجمهور بیرون میآمد، نه از دفتر ریاست جمهوری. این خود نکتهای است که باورپذیری این تکذیبیه را کمرنگتر میکند.
۳- اما رویکردی که ممکن است در تکامل روند اول اتخاذشده باشد میتواند دورخیز برای انتخابات مجلس یازدهم باشد. با توجه به فعالیتهای رسانههای اصلاحطلب در مورد انتخابات مجلس یازدهم و نگرانی آنها از ورود نامزدهای جریان انقلاب به انتخابات و همینطور عدم توفیق دولت در برآورده کردن انتظارات مردم، این احتمال وجود دارد که اصلاحطلبان تصمیم گرفته برای باقی ماندن در بدنه حکومت، طرح و نقشهای برای اولین انتخابات پیش رو بکشند