عقربه دلها وذهنها عمدتاً، گرفتار زنگار ناشى از چرب وشيرين دنيازدگى ودنياطلبى مغاير با فطرت انسانى ودر ستيز با غيرت ملى ودينى نبود .اين حال وهوا پس از بهمن ٥٧ همچنان غلبه داشت ؛همچنانكه خداخواهى ونوعدوستى ووطندوستى در دفاع مقدس ودر فتح خرمشهر هم متجلى بود .
خدا بردلها وذهنها حكومت داشت ومردمى بودن ومردمى زيستن ، سنت غالب مديران وكارگزاران حكومت بود .
مردمى وفادارتر ونجيب تر از مردمان حجاز وكوفه در ايران وتهران وهمراه امام ورهبرى نهضت ، پشتوانه سالهاى پس از ٢٢بهمن ٥٧ بود.
موسى چهل روز ازامتش دورشد تااز سوى خداى عزت وفلاح ورهايى ، پيامى تازه به ارمغان آورد. جانشينش ( هارون پيامبر ) درميان قوم رهاگشته از استيلاى ديكتاتًور پليد - ( فرعون ) -پرچم رهبرى وهدايت بدست داشت اهريمن دنيا خواهى در رويكرد اقبال به فريب سامرى سر برآًورد ؟؟!!
اينك در آستانه چهل سالگى انقلاب اسلامى ، و گذشت قريب سه دهه از ارتحال خمينى بزرگ وامام مهر واخلاص وصفا ومنادى وحدت وهمدلى ، وعليرغم فراز وفرودهاى وقايع اتفاقيه و رخدادهاى خوش وناخوش ،بارديگًر ايران در ٢٢ بهمنى دگر ، جشن وحدت وهمدلى وهمزبانى با استقلال طلبى وآزاديخواهى واسلامخواهى رابرپا نمود ، چرا كه؛
اليوم يئس الذين كفروا من دينكم
فلا تخشوهم واخشون
سيد على اكبرطاهايى