وقتی حرف آقا معلم سرمشق موفقیت شد\

وقتی حرف آقا معلم سرمشق موفقیت شد

  • کد خبر: 2111100734
  • چاپ
  • انتشار: 16 دی 1399 - 11:26

ساره حسینی نفر برتر جشنواره ملی زن و علم به نقش معلم دوران ابتدایی‌اش برای موفقیت اشاره می‌کند و می‌گوید؛ در دوران دبستان دانش آموز درس خوانی نبودم اما یک روز معلمم به من حرفی زد که باعث شد جزو دانش آموزان نخبه شوم.

به گزارش استناد نیوز وبه نقل از خبرگزاری فارس از مازندران، نشستن پای صحبت‌های افراد موفق و بهره‌گیری از تجارب آنان خالی از لطف نیست، تجربه‌شیرینی که با استفاده از این تجارب می‌توان پله پله موفقیت را یکی پس از دیگری طی کرد.

وقتی افراد موفق به روزهای گذشته برمی‌گردند و از سختی‌ها و مشکلات‌شان می‌گویند در واقع این تجارب راهکاری است که شاید برای همه افراد در زندگی رخ داده اما تفاوت افراد موفق این بوده که با اهتمام و پشتکار توانستند این مسائل و تنگناها را به نفع‌ خود پیش ببرند.

 ساره حسینی یکی از بانوان موفقی است که در جشنواره ملی زن و علم ( جایزه مریم میرزاخانی )، عنوان برگزیده را در رشته علوم کشاورزی، دامپزشکی و محیط زیست کسب کرد. در واقع اهتمام و تلاش چنین افراد موفقی در صحنه‌های مختلف توسعه کشور، زمینه‌ساز تحقق اهداف بلند نظام جمهوری اسلامی و استقلال و خودکفایی کشور خواهد بود.

خانم ساره حسینی دارای مدرک دکترای رشته مهندسی منابع طبیعی گرایش جنگلداری، مدرس در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در این‌باره در گفت‌وگو با فارس، می‌گوید: مهر ماه بود که فراخوان جشنواره ملی زن و علم (جایزه مریم‌ میرزاخانی) از طریق همکاران دانشگاهی برایم ارسال شد و من  بر اساس رزومه فعالیت‌های آموزشی، علمی، پژوهشی و فرهنگی که داشتم در این جشنواره شرکت کردم با وجود اینکه ۶۱۹ نفر از اساتید و نخبگان  دانشگاهی و اجتماعی در این جشنواره شرکت کردند و اصلا انتظارش را نداشتم در کنار اساتید بزرگوار دانشگاه‌های تراز اول کشور، به عنوان یکی از ۲۴ بانوی برگزیده و  سرآمد ملی کشور انتخاب شوم.

 موضوع مهم علاقه زیاد من به علم و پژوهش است به‌طوری‌که همیشه هدفم این است در رشته تخصصی خود و رشته‌های مرتبط با آن  بتوانم اطلاعات و دستاوردهای خودم را بیشتر کنم و علاقه‌مندم معلوماتم را بروز نگهدارم.

حسینی اضافه می‌کند: از کودکی همیشه آرزویم این بوده در جایگاهی قرار بگیرم تا مفید باشم و در رشته‌ی مورد علاقه‌ام یعنی در زمینه منابع طبیعی بتوانم فعالیت‌های علمی موثر انجام دهم و به‌عنوان مشاور و راهنمای خوب برای دانشجویان و علاقمندان ایفای نقش کنم.

تحصیلات مدرسه‌ام در رشته علوم تجربی بود و با توجه به پشتکارم برای دانشگاه وارد دوره روزانه رشته منابع طبیعی شدم چرا که به این رشته علاقه‌مند بودم ولی اطرافیانم همواره مرا تشویق می‌کردند وارد مسیر دیگری شوم تا ثبات شغلی بهتری شاید عایدم شود. ولی وقتی با خودم فکر می‌کردم متوجه شدم دل کندن از این مسیر برایم امکان‌پذیر نیست در واقع علاقه وافری به پژوهش و آموزش داشتم و دارم.

این بانوی موفق به‌ گذشته‌اش اشاره می‌کند و می‌گوید: در یکی از روستاهای اطراف ساری زندگی می‌کنم و در زمان تحصیلات مدرسه‌ام اصلا وسایل حمل و نقل عمومی در روستای‌مان وجود نداشت و باید روزانه حدود دو ساعت پیاده می‌رفتم.همچنین در مسیر خانه تا جاده متصل به ساری، رودخانه وجود داشت که مادرم برای اینکه لباسم خیس نشود هر روز به من کمک می‌کرد تا از رودخانه عبور کنم و حتی الان هم باید ساعت پنج و نیم از منزل حرکت کنم تا ساعت هفت و نیم در دانشگاه حضور داشته باشم.

نکته جالب در طول زندگیم این است که از کلاس اول تا پنجم ابتدایی اصلا دانش‌آموز درس‌خوانی نبودم اما عاشق شدید برنامه‌های تلویزیون بودم و بیشتر اوقاتم با تماشا کردن برنامه‌های تلویزیونی سپری می‌شد، خواهرها و برادرم درس‌خوان بودند و وقتی مرا می‌دیدند که وقتم را هدر می‌دهم آرزو داشتند من هم درس بخوانم.

خانم دکتر از خاطراش در کودکی می‌گوید و عنوان می‌کند؛ یک روز که برف شدیدی می‌بارید و آن روز هم مثل بیشتر روزها برای کلاس درس آماده نبودم، آن روز معلم ما آقای اسلامی سه سوال از من پرسید سوال اول را جواب ندادم و همین‌طور سوال بعدی را. ایشان وقتی دیدند درس نخواندم مرا به بیرون کلاس برد همه دانش‌آموزان در کلاس درس فکر می‌کردند آقای معلم دست منو زیر برف می‌گذارد تا تنبیه‌ام کند...

 ولی آقای معلم بیرون کلاس به من گفت؛ «وقتی از این کلاس بیرون رفتی و همه ازت پرسیدند دانش‌آموز کدام معلم بودی چه پاسخی می‌دهی؟ رفتی خونه راجع به این موضوع فکر کن» این سوال معلم مرا به فکر فرو برد حتی وقتی بعد از تعطیلی کلاس به منزلم رفتم دیگر حتی توجهی به برنامه‌های تلویزیون نداشتم فقط همه توجهم به حرف معلم بود آنقدر فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که ایشان می‌خواهند نام‌شان به نیکی یاد شود و همین حرف معلم جرقه‌ای در ذهنم زده شد و از آن روز به بعد من شدم جز دانش‌آموزان نخبه کلاس درس و بخش کلیجانرستاق و روستاهای اطراف.

آن روز معلم درس خوبی به من داد به من آموخت اگر در آینده به جایگاهی رسیدم طوری درس بدهم و رفتار کنم که همواره در عرصه علم و عمل دانشجویان و اطرافیان از من به نیکی یاد کنند و در واقع معلمم بود که مسیر زندگیم را تغییر داد و این لطفش را هیچگاه فراموش نکرده و نخواهم کرد.ساره می‌گوید؛ جایگاه امروزم را مدیون خانواده‌ام، اساتید گروه جنگلداری و اقتصاد کشاورزی، ریاست و کارکنان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری هستم که حمایت‌های این بزرگواران مرا وارد این مسیر کرد ولی با این وجود باتوجه به علاقه‌مندی‌ام به آموزش و پژوهش و پشتکارم در این زمینه، کمترین درخواستم از وزیر علوم‌ و مسؤولان کشور ثبات شغلی برای خود و سایر دانش آموختگان دکتری نخبه است، تا افرادی مثل من بتوانند روزی در جایگاه هیأت علمی  با خیالی آسوده فعالیت‌های موثری را عرصه منابع طبیعی انجام دهند نه آرزویش را در دل داشته باشند و مثل معلم خوبم مسیر زندگی سایر دانشجویان را به درستی تغییر دهم و نام نیکی از خود بر جای بگذارم.



telegramestenadnews

نظر دادن

1990862 531 27181

instagram estenad

telegram estenad

فرم جذب خبرنگار استنادنیوز

 

آخرین اخبار