امارات یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس است که به دلیل برخی محدودیت ها در عناصر تشکیل دهنده قدرت مانند جمعیت و سرزمین، توانایی ورود به یک بحران جدی را ندارد. به عنوان مثال در ماجرای حمله به نفتکشها دربندر فجیره و فضاسازی سعودی ها و آمریکا برای متهم کردن ایران، امارات به دلیل هراس از تبعات ورود مستقیم به درگیری با ایران از متهم کردن تهران خودداری کرد. البته امارات همواره در کنار غرب به دنبال دسیسهچینی علیه ایران بوده اما سعی کرده است تا به صورت مستقیم خود را درگیر نکند. اما امارات در چند بحران منطقه ای مانند جنگ یمن، دخالت در امور سودان، حمایت از کودتای خلیفه حفتر در لیبی و پیوستن به عربستان در محاصره قطر ورود کرده است که این مسئله تبعات زیادی برای این کشور به وجود آورده است.
یکی از تبعات ورود امارات به بحرانهای خود ساخته، حرکت امارتِ مرفهنشین دبی در مسیر ورشکستگی است. دبی که سعی داشت خود را به عنوان سوییس منطقه معرفی کند، در سالهای گذشته به ویژه یک دهه اخیر با چالش هایی در زمینه تأمین امنیت سرمایه مواجه بوده است. حتی در سال ۲۰۰۹ نیز این امارت تا مرحله ورشکستگی پیش رفت. در شرایط کنونی نگاهی به برخی آمارها نشان دهنده این است که دبی در مرحله بحران قرار دارد.
سه بخش املاک، گردشگری و مالی به عنوان رکن های غیر نفتی امارات و به ویژه دبی به شمار می روند که در شرایط کنونی بررسی شاخص های آن نشان دهنده در کمین بودن یک خطر بزرگ برای امارات است.
بخش املاک در امارات به عنوان محرک اصلی فعالیت های اقتصادی به شمار میرود به ویژه این بخش از جانب امارت دبی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما این بخش یکی از تاثیرپذیرترین بخش ها نیز به شمار می رود. در شرایط کنونی بخش املاک دبی روزهای ناخوش خود را می گذراند.
علت این مسئله نیز این است که بخش املاک دبی برای سومین سال متوالی در حال رکود و نوعی عقب گرد است. گزارش بانک مرکزی امارات نشان می دهد که قیمت املاک در دبی به میزان۷.۴درصد در سه ماهه سوم سال ۲۰۱۸ کاهش یافته است. در ابوظبی نیز قیمت املاک در این زمان ۶.١ درصد کاهش یافته است.
یک کارشناس اقتصادی عرب در گفت وگو با شبکه بلومبرگ آمریکا در این مورد اعلام کرد: «قیمت ملک و املاک و ساختمانها در دبی در سال ۲۰۱۸ به شدت سقوط کرد و این به علت بحران شدید در بخش ملک و املاک در امارات متحده عربی بوده است.» بلومبرگ تاکید کرد این شرکتها از شدت سقوط ارزش سهام، گویی تکه تکه و نابود شده اند.
رویترز هم در گزارشی تاکید کرد، در برهه اخیر، بسیاری از تاسیسات گردشگری در دبی از هتلها و بازارها و فروشگاهها گرفته تا رستورانها و کافهها بسته شده است؛ این وضعیت میرود که شهر پول و تجارت جهانی را با سرعت در آینده نزدیک تبدیل به «شهر ارواح» کند.
بخش مالی نیز یکی از سه ضلع مهم اقتصاد دبی است. برآوردهای رسمی نشان می دهد که سهم بخشهای غیر نفتی در تولید جاری امارات بالغ بر ۷۷.۷درصد در سال ٢٠١٧ است. این بخش نیز در حال حاضر با توجه به کاهش سرمایه گذاری های دولتی و خارجی با بحران مواجه شده است و تاثیر این مسئله در بازار بورس دبی به عنوان سومین بازار بزرگ بورس جهان عرب مشهود است.
بورس دبی در سال ۲۰۱۸با کاهش ۱۶ درصدی مواجه شده است. بانک های اماراتی در حال حاضر در وضعیت بی ثباتی به سر می برند. بانک مرکزی امارات از بانک های این کشور خواسته است که ارزش هر مشتری را قبل از صدور دسته چک بسنجند چرا که در ۵ ماه اول سال ۲۰۱۸ ارزش چک های برگشتی بیش از ۷ میلیارد دلار بوده است.
بخش گردشگری هم یکی دیگر از مهمترین بخش های اقتصادی امارات به شمار می رود. با این حال بخش گردشگری در حال تجربه بدترین وضعیت در سال های اخیر است. دفتر رسانه ای دبی اعلام کرده که رشد میزان گردشگران خارجی از دبی در ۹ ماهه نخست سال ۲۰۱۸ متوقف شده است.
دبی که میلیاردها دلار برای ساخت بناهای توریستی مانند برج خلیفه-بلندترین برج جهان- هزینه کرده است، در ۹ ماهه نخست سال ٢٠١٨، ١١.۵۸ میلیون گردشگر جذب کرده و این دقیقا همان تعداد در سال ٢٠١٧ است و رشدی نداشته است در حالی که دبی هزینه های بیشتری را برای رشد گردشگر داشته است.
پس از ١٥ سال، رشد گردشگری در دبی متوقف شده و در فرودگاه بین المللی دبی نیز ترافیک گذشته در کار نیست. این به معنای خسارتهای میلیاردی تنها به دلیل توقف رشد گردشگران هستیم.
روزنامه القدس العربی در گزارشی اخیرا اعلام کرد، تعداد خط های تلفنی که امتیازشان باطل شده و تعداد کودکانی که مدارس را ترک می کنند نشان از موج فرار از دبی دارد. برای نخستین بار در ۳۵ سال گذشته می توان مغازه های خالی در بازار طلای دبی را مشاهده کرد، این در حالی است که پیش از این سخت می شد مغازه ای برای اجاره یا خرید در بازار پیدا کرد. علاوه بر این طبق گزارش القدس العربی، در مرکز تجاری «المرکز العربی»، «سان ست مال» و «الغریر» مغازه هایی وجود دارد که تمام هفته بسته است. همچنین ۱۸ هتل که برخی از آنها از هتل های مشهور دبی هستند، درهایش بسته شده است. بیش از ۹۰درصد ساکنان دبی اتباع خارجی هستند، ولی تعدادی از مدارس مخصوص اتباع خارجی تعطیل شده است. بهگفته شرکتهای حملونقل، تعداد خانوادههایی که دبی را ترک میکنند بسیار بیشتر از تعدادی است که برای سکونت به دبی میآیند.
در کل دبی بر خلاف سال های درخشان و پررونق اقتصادی در شرایط ناخوشایندی قرار گرفته است. بررسی بخشی از مهم ترین شاخص های اقتصادی امارات و به ویژه دبی نشان دهنده این است که سه بخش اصلی قدرتِ دبی یعنی املاک، گردشگری و بازار سرمایه بر لبه بحران حرکت می کنند. با توجه به سیاست های امارات در منطقه به ویژه وارد شدن به جنگ یمن و محاصره قطر، نمی توان شاهد شکوفایی در وضعیت اقتصادی امارات بود. در واقع اقتصاد و جنگ در کنار هم نمی توانند رشد کنند.
امارات نیز مانند سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس ظرفیت لازم برای ورود به بحران های منطقه ای راندارد. امارات برای نجات از وضعیت کنونی و دور شدن از لبه بحران، تنها یک راه پیش روی خود دارد و آن نیز دوری از مداخله در بحران ها و ماجراجویی در رابطه با کشورهای دیگر است. چرا که شیخ نشین های خلیج فارس توان مدیریت این گونه چالش ها را ندارند و در نهایت در صورت عدم تغییر سیاست های مداخله گرایانه خود به پرتگاه اقتصادی وحتی سیاسی نیز خواهند رسید.
** تغییر ملایم رفتار مقامات اماراتی
با توجه به شرایطی که گفته شد، مقامات امارات تغییر رفتار خود را البته با یک شیب ملایم شروع کردهاند که این موضوع را میتوان در موضع گیریهای اخیر و حتی برخی رفتارهای مقامات این کشور به وضوح دید.
الف) بازگشایی سفارت امارات در دمشق
امارات جز اولین کشورهایی بود که بعد از طی سالها بحران در سوریه، سفارت خود را در این کشور بازگشایی کرد. این درحالیست که بحران تروریستها در سوریه به طور کامل از بین نرفته، و برخی حکام رژیمهای عربی همچنان منافع خود را در حذف بشار اسد میدانند.
ب) تغییر رفتار در قبال تحریم ایران
در اواخر زمستان گذشته و اوایل بهار امسال فشار سنگینی به صرافیهای منتقل کننده پول ایران در امارات وارد شد. این فشارها که از زمستان سال 96 آغاز شده و با مدیریت وزارت خزانهداری آمریکا در قالب اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده عملا بخش مهمی از ساختار انتقال غیر رسمی پول در امارات را شناسایی کرده و از کار انداخته بود، در دور جدید با برخوردهای امنیتی با صرافان تشدید شد و ادامه پیدا کرد.
اما در هفتههای اخیر فشار روی صرافیهای منتقل کننده پول ایران در امارات کاهش چشمگیر و محسوسی یافته است که به صورت عمومی با رویه حداکثرسازی فشار روی ایران که در یکی دو سال اخیر دنبال شده، مطابقت ندارد.
ج) خروج تدریجی از یمن
طی ماه های گذشته گزارش های متعددی از جنگ یمن و خروج تدریجی امارات از این جنگ به دلیل شکست های پی در پی منتشر شده است. گزارش مستند «وال استریت ژورنال» یکی از این گزارش ها بود که چندی پیش اعلام کرد امارات خروج نیروهای خود را از یمن از یک سال پیش شروع کرده است. همزمان با جدی شدن بحث خروج اماراتی ها از جنگ یمن، عبدالباری عطوان، تحلیلگر معروف جهان عرب درباره دلایل تصمیم اخیر ابوظبی برای عقبنشینی تدریجی از یمن نوشت: «کشور امارات و به طور مشخص شیخنشین ابوظبی در حمایت از همپیمان عربستانی خود و با این باور وارد جنگ یمن شد که پیروزی در جنگ به این شکل سریعتر محقق خواهد شد و به دلیل نبود تعادل در قوای دو طرف و ضعف طرف مقابل و نیز برتری هوایی امارات، عربستان و قطر (قطر پیش از خروج از ائتلاف عربی عضوی موثر در آن بود) هزینه کمتری خواهد داشت. اما نبود تصمیمگیری قاطع و سریع، تشدید مقاومت یمن، ضعف دولت مستعفی یمن و نبود شایستگی در میان رهبران این دولت همگی عواملی بودند که موجب وخامت اوضاع شده و اشتباه و ضعف طرف دیگر را برملا کردند.»
عطوان تاکید کرد: «گزارشهای غربی حاکی از آن هستند که امارات بخشی از نیروهای خود از جمله جنگندهها، تانکها، هلیکوپترهای جنگی را به صورت تدریجی و بی سروصدا از این عملیات خارج کرد...اکنون ریاض به عنوان زیانکار بزرگ این اقدام امارات شناخته میشود و در عمق خاک خود متحمل شکستهای نظامی میشود».
هر کدام از این تحولات دلایل خاص خود را دارد که شرح و تفسیر آن در این مقال نمیگنجند اما چیزی که در رفتارهای اخیر اماراتی مشهود است، تغییر رویکرد امارتِ دبی در همراهی با چالشهای منطقهای است. راهی که شاید اگر سعودیها هم اندک تدبیری داشته باشند، باید با تغییر راهبردهای خود، به آن تغییر مسیر دهند.