عبدالمطهر محمدخانی در آستانه دومین جلسه دادگاه «محمدرضا خاتمی» در یادداشتی به طرح چند سوال از وی پرداخته است:
امروز دومین جلسه رسیدگی به اتهام محمدرضا خاتمی از اعضای حزب منحل شده مشارکت، برای طرح مجدد اتهام تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ برگزار میشود.
خاتمی در یک گفتوگوی ویدیویی در برابر سوال مجری درباره تبعات و خسارات فتنه سال ۸۸ گفته بود، همچنان اصرار دارد در انتخابات سال ۸۸ تقلب شده و در وزارت کشور ۸ میلیون رای جابجا شده است.
محمدرضا خاتمی چند روز پیش در آستانه برگزاری جلسه دوم دادگاه خود به رسانههای اصلاحطلب گفته بود که اسناد خود را برای اثبات «فساد» در انتخابات سال ۸۸ به دادگاه ارائه خواهد داد.
فارغ از تغییر زیرکانه عنوان «تقلب ۸ میلیونی» در انتخابات به «فساد در انتخابات» در اظهارات اخیر خاتمی، باید دید آیا اسناد و مدارک مورد ادعای وی میتواند به همه سوالات و تبعات حقوقی اتهام تقلب در برگزاری انتخابات توسط نهادهای قانونی جمهوری اسلامی ایران پاسخ دهد.
با این مقدمه چند سوال روشن و صریح که محمدرضا خاتمی باید در محضر افکار عمومی به آنها پاسخ بدهد را در زیر میخوانید:
۱. به گواه رسانهها بیش از ۴۶۰ هزار نفر در سراسر کشور که بخش قابل توجهی از آنها را نیروهای داوطلب تشکیل میدانند از پایینترین سطوح یعنی معتمدان محلی، مسئولان شمارش آرا، ناظران صندوقها و نمایندگان وزارت کشور و شورای نگهبان تا مجریان و ناظران ارشد به عنوان دستاندرکار برگزاری در انتخابات حضور داشتند. چطور جابجایی و تغییر آرای مردم در گستره میلیونی به چشم و گوش این نیم میلیون نفر نرسیده است؟ چرا بعد از گذشت ده سال از آن انتخابات، حتی یک نفر از این جمعیت چندصد هزارنفری پرده از این راز سرنوشتساز برنداشته است؟ در مستندات خود به شهادت چند نفر از این داوطلبان مردمی استناد کردهاید؟
۲. یکی دیگر از کاندیدهای همان انتخابات، یعنی آقای محسن رضایی نیز مانند دو کاندیدای اصلاحطلب در ابتدا به نحوه برگزاری انتخابات و نتایج اعتراض داشت. اعتراض خود را رسماً به نهاد ناظر انتخابات یعنی شورای نگهبان ارایه کرد و پس از پیگیری اولیه، باز کردن تصادفی چند صندوق و بازشماری آرا اعتراض خود را پس گرفت. چرا در همان زمان و با توجه به ادعای شما در خصوص وجود اسناد زیاد در اثبات تقلب، مشابه همین رفتار قانونی آقای محسن رضایی از سوی کاندیداهای معترض شما صورت نگرفت؟ و مهمتر اینکه چرا اسناد و مدارک خود را در اختیار آقای رضایی قرار ندادید؟
۳. در اظهارات خود بر خلاف همه چهرههای اصلاحطلب در تمام این سالها که از اعلام عدد تخمینی ادعای تقلب هم طفره رفتند؛ صراحتا از عدد عجیب ۸ میلیون رای پردهبرداری کردید. اولین سوال این است که به فرض صحت ادعا، با احتساب همین تغییر ۸ میلیونی هم تفاوتی در نتیجه انتخابات و کاندیدای پیروز پدید نخواهد آمد. کم کردن ۸ میلیون از رای ۲۴ میلیونی آقای احمدینژاد(۱۶ میلیون)، یا به جای آن افزودن همین تعداد به آرای ۱۳ میلیونی آقای موسوی(۲۱ میلیون) و یا حتی تقسیم برابر این عدد به هر دو کاندیدا و کاهش و افزایش ۴ میلیونی آرا با نتیجه ۲۰ در برابر ۱۷ باز هم موجب پیروزی قطعی آقای احمدینژاد در همان دور اول و شکست آقای موسوی خواهد شد. با این حال چرا کاندیدای مورد حمایت شما در همان شام انتخابات اصرار داشت که برنده قطعی و نهایی با فاصله بسیار زیاد شده است؟
۴. از انتخابات سال ۸۸ و طرح تهمت تقلب در شام برگزاری انتخابات، یعنی ۲۲ خرداد، ده سال میگذرد. در روزها و ماههای پس از طرح این تهمت علیه نهادهای قانونی نظام، پایتخت کشور روزهای تلخ و ناآرام زیادی به خود دید، تعداد قابل توجهی از شهروندان آسیبهای جسمی و روحی دیدند و چند ده نفر نیز در این حوادث جان خود را از دست دادند، خسارت چندهزار میلیاردی به اقتصاد کشور وارد شد، از سوی رسانههای بزرگ غربی تصویر بسیار زشت و بدی از جمهوری اسلامی به عنوان دولتی که به رای مردم خود خیانت میکند به دنیا مخابره شد و فشارهای دیپلماتیک فراوانی از سوی دشمنان به همین بهانه به ایران وارد گردید که در نهایت منجر به وضع سختترین تحریمهای اقتصادی علیه ملت ایران شد. در همه این سالها سران اصلاحات و به خصوص دو کاندیدای معترض به نتایج انتخابات از ارائه هرگونه ادله و مستندات به مراجع قانونی و صاحب صلاحیت سر باز زدند و تقریبا «هیچ» مستنداتی ارایه نکردند. با این حال در همه این ده سال ظاهراً شما اسناد و مدارک دال بر تقلب در انتخابات را نزد خود مخفی نگه داشته بودید. چرا این اسناد ادعایی را زودتر منتشر نکردید تا با مشخص شدن حقیقت ماجرا جلوی همه عواقب و حوادث پس از انتخابات گرفته شود؟
۵. یکی از خبرگزاریها چند سال قبل یک فایل صوتی از اظهارات سیدمحمد خاتمی منتشر کرد که در آن وی صراحتا احتمال تقلب در انتخابات ۸۸ را تکذیب میکند. بعدها افراد حاضر در آن جلسه نیز با انتشار نامهای تکذیب آقای خاتمی را تایید کردند. آیا این اسناد و مدارک را در همه این سالها به برادر خود هم ارایه نکردهاید؟ یا این مدارک و مستندات نتوانسته وی را برای اتهام تقلب قانع کند؟
۶. کاندیدای مورد حمایت شما در سال ۸۸ در برابر اصرار مشفقانه بسیاری از صاحبکسوتان و دلسوزان نظام با این دلیل که نهادهای نظارتی و قضائی را بیطرف نمیداند از طرح هرگونه اعتراض و شکایتی استنکاف کرد. آیا در این ده سال تغییر معناداری در ماهیت این نهادها ایجاد شده است که شما از طرح مستندات ادعایی خود در دادگاه استقبال کردهاید؟
۷. یکی از پرتکرارترین انتقادات به آقایان موسوی و کروبی در انتخابات سال ۸۸ این بود که، چرا وقتی نهادهای قانونی مجری و ناظر انتخابات را قبول نداشتید و آنها را بیطرف نمیدانستید اساساً در چنین انتخاباتی شرکت کردید و اگر با پذیرش مرجعیت این نهادها در انتخابات حضور یافتید چرا شکایت خود را از طریق همین مراجع پیگیری نمیکنید. حال همین سوال در مورد جنابعالی نیز مطرح است؛ در صورتی که دادگاه مستندات شما را برای طرح چنین تهمت بزرگی به نهادهای قانونی جمهوری اسلامی ایران کافی و معتبر ارزیابی نکند و رای بر علیه شما بدهد آیا ممکن است رفتار کاندیدای مورد حمایتتان را تکرار کنید؟ اساساً از نظر شما اینگونه نیست که نهادهای اجرایی، تقنینی و قضایی کشور تنها وقتی قانونی عمل میکنند که به نفع شما عمل کنند؟
۸. برادر بزرگتر شما آقای خاتمی به عنوان لیدر و قاطبه جریان اصلاحطلب به عنوان حامی در انتخابات سال ۹۲ شرکت کردند. انتخاباتی که توسط همان مجری، یعنی وزارت کشور دولت آقای احمدینژاد و با نظارت همان ترکیب شورای نگهبان، به دبیری آیتالله جنتی برگزار شد. از قضا کاندیدای مورد حمایت جریان شما با اختلاف کمتر از ۲۵۰ هزار رای از حد نصاب آرا، یعنی ۷ دهم درصد بیش از نصف کل شرکتکنندگان برنده انتخابات شدند.
آیا هرگز این سوال برایتان پیش نیامد که نهاد ناظر و مجری که به ادعای شما ۸ میلیون رای کاندیدای یک جریان قوی و فعال در صحنه را در سال ۸۸ به سادگی جابجا میکند، چطور به یکباره در انتخابات بعدی از جابجایی ۲۰۰-۳۰۰ هزار رای عاجز میشود؟
آن هم در انتخاباتی که بر خلاف چهار سال قبل، اتفاقا جریان اصلاحات به دلیل تبعات حقوقی و کیفری عملکرد خود در سال ۸۸ در محاق است و توان کمتری برای فضاسازی و عملیات گسترده بر آمار عمومی دارد.
۹. افراد متعددی از جریان متبوع شما به اتهامهای مشابهی چون وارد آوردن تهمت بزرگ به نظام اسلامی و تشویش اذهان عمومی در دادگاههای پس از حوادث سال ۸۸ محاکمه و مجازات شدهاند. چرا در همه این سالها مدارک و مستنداتی که میگویید موید تقلب ۸ میلیونی در انتخابات است را نزد خود نگه داشتید؟ چرا آنها را برای دفاع در اختیار همفکران خود قرار ندادهاید تا از مجازات آنها جلوگیری کنید؟
۱۰. در پایان یک سوال روشن و بیپرده: حداقل یک احتمال این است که قاضی پس از بررسی ادعاها، مستندات و مدارک تقدیمی شما به دادگاه، آنها را برای اثبات تهمت بزرگ خیانت جمهوری اسلامی در امانت اعتماد و باور ملت ایران یعنی اثبات تقلب در انتخابات کافی نداند و حکم به محکومیت شما بدهد. آیا از وکلا و دوستان حقوقدانتان پرسیدهاید که مجازات عادلانه برای ایراد اتهامی به این بزرگی با آن تبعات جانی، مالی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک برای ایران و ایرانی چه خواهد بود؟ به نظر شما چه مجازاتی با چنین جرم بزرگی برابری خواهد کرد؟