دو نفر شیر فروش را در نظر بگیرید که یکی از آنها بیست درصد آب به شیر خود می افزاید و شیر فروش دیگر فقط دو درصد .اگر از شما بخواهند برای شیر هر یک قیمت تعیین کنید طبعا قیمت اولی هجده درصد از دومی ارزان تر خواهد بود و به عبارتی شیر خالصتر هجده درصد گرانتر قیمت میگیرد. موقع قیمت گذاری نیز شما به ملیت ،یا دین و ایمان یا زیبایی ورعنایی شیر فروش ها توجهی ندارید و فقط بر اساس میزان خلوص شیر، بهای آن را پایین و بالا میبرید.
حال کشوری را در نظر بگیرید که مردمی با اخلاق و با ایمان و فداکار و انقلابی دارد،و درآمدش میلیارد دلاری و نرخ تورمش بیست درصد است. کشور دیگری را هم فرض کنید که ظالمانه ترین نظام ها را دارد ، اما نرخ تورمش دو درصد است.عدل و انصاف حکم میکند که ارزش پول کشور اول به طور منظم کاهش یابد و ارزش پول کشور دوم به نسبت بالا رود، مگر این که شیر فروش متدین تصمیم بگیرد از اضافه کردن آب به داخل شیر خود داری کند و در واقع بانک مرکزی کشور با اخلاق و ایمان از خلق پول بیش از حد قابل جذب خوداری کند.
ممکن است رئیس کل بانک مرکزی همین کشور بگوید :مگر نمیدانید ما برای پرداخت هزینههای خود مجبور به خلق پول وبالا بردن حجم نقدینگی هستیم؟در جواب عرض می کنیم : اولا به جای چاپ اسکناس و یا خلق پول راه های دیگری از جمله واقعی کردن قیمتها هست . به طور مثال با واقعی کردن قیمت بنزین می شود روزانه بیش از هزار میلیارد تومان صرفه جویی کرد و در همین حدود هم با حذف یارانه سایر حاملهای انرژی از هدر رفتن منابع مالی جلوگیری میشود و همچنین سالانه بیش از سیصد هزار میلیارد تومان سود پول به سرمایههای راکد، در حسابهای سپرده در بانک ها یا موسسات اعتباری پرداخت می شود که بیش از ۹۷ درصد آن را به سرمایه های راکد بیش از یک میلیارد تومان میپردازند .
از این گذشته با وضع عوارضهای منطقی برای مسافران راهی خارج از کشور و گرفتن مالیات و عوارض های منطقی دیگر می شود ایجاد درآمد کرد ولی اگر به هر دلیل شرعی و یا غیر شرعی ، نخواهیم یا نتوانیم، راهی به جز بالا بردن حجم نقدینگی برای هزینه هایمان پیدا کنیم ، بهتر است همان نظری که که رئیس کل محترم می فرمایند، یعنی راه تعدیل نرخ ارز را والبته همراه با تک نرخی کردن آن در پیش بگیریم؛ تعدیل البته به معنی عادلانه کردن.
ساقی به جام عدل بده باده تا گدا
غیرت نیاورد که جهان پربلا کند
*رییس اسبق کانون صرافان