هزار امید و شوق مازنی ها برای رئیس جمهور/ مشکلاتی که با یک کاغذ بیان شد\

هزار امید و شوق مازنی ها برای رئیس جمهور/ مشکلاتی که با یک کاغذ بیان شد

  • کد خبر: 2111104237
  • چاپ
  • انتشار: 27 ارديبهشت 1403 - 10:19

مردم مازندران با توجه به مشکلات معیشتی و اشتغال به استقبال رئیس جمهور آمدند تا با ارائه نامه به طور مستقیم مشکلاتشان توسط رئیس جمهور برطرف شود.

خبرنگار ؛ مونا معینی 

به گزارش استناد نیوز، حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی به مازندران آمد تا از نزدیک با مردم این استان صحبت کند، رئیس جمهور آمد تا به حرف ها و دغدغه های مردم گوش دهد و راه چاره ای برای مشکلاتشان پیدا کند. مردم مازندران از شهرهای دور به ساری آمدند تا خود را به رئیسی برسانند. 

مردم در این روزهای بارانی که بسیاری از شهرهای مازندران به دلیل شدت بارش باران امکان رفت و آمد سخت است، آمدند به ساری به شوق دیدار رئیسی به شوق رئیس جمهوری که توقع دارند در کنار مردم؛ زبان و گوش آنها باشند.

زنی حدود ۳۷ سال سن با شوق خود را نزدیک مصلی ساری رساند. او از ذوق دیدار رئیس جمهور با قطار سوادکوه را به مقصد ساری ترک کرد. 

او بی صبرانه منتظر ورود رئیس جمهور است. هرچند خودش مثل همه مردم مازندران دغدغه معیشتی داشت اما آمد تا به استقبال رئیس جمهور کشورش در ساری باشد. وقتی می آمد انتظار این همه جمعیت را نداشت اما اکنون با حضور گسترده مردم دلگرم شده است و خوشحال از تصمیمی که آمد و سنگر را خالی نگذاشت. 

او میدانست رئیسی میتواند حلال مشکلاتش باشد با هزار ذوق و شوق به دنبال کاغذی رفت، با قلم و کاغذ هر آنچه در دلش بود برای رئیس جمهور نوشت او خرسند بود چون می توانست مستقیم بدون هیچ مانعی به راحتی مشکلاتش را با رئیسی در میان بگذارد او امیدوار است که رئیسی می تواند مشکلاتش را حل کند.

مردی ۶۰ ساله در گوشه ای دیگر از مصلی ساری با کاغذی سفید ایستاده بود نگاهش به ساعت بود و به اطراف نگاه میکرد او هم آمده بود و از رئیس جمهور طلب کمک داشت اما نه برای شخص خودش بلکه برای فرزندش.

 او ۴ فرزند داشت که اخرین فرزندش با مدرک فوق لیسانس حقوق بیکار بود. 

فرزندش با ۲۸ سال سن نتوانسته بود جایی مشغول به کار شود. در نامه از رئیس جمهور درخواست کرد برای فرزندش کاری پیدا کند. از ۶ صبح برای دادن نامه و طلب کمک از رئیسی به مصلی ساری آمده بود با هزار امید برای فرزندش که بتواند برایش کاری پیدا کند.

در کنار هیاهو و سر و صداها پیرمرد دیگری حدود ۷۰ سال سن به چشم میخورد. خیلی ارام نشسته بود گاهی اهی میکشید. در میان شلوغی ها فقط یک درخواست داشت آن هم آرزوی خانه داشت، مردی که از قائمشهر به ساری آمده بود و تنها دغدغه زندگیش یک چهار دیواری ساده بود. او بعد از گذارندن ۷۰ بهار همچنان مستاجر بود. آرزویش رسیدن به یک خانه بود که او هم بتواند طعم صاحب خانه شدن را بچشد.



telegramestenadnews

نظر دادن

1990862 531 27181

instagram estenad

telegram estenad

فرم جذب خبرنگار استنادنیوز

 

آخرین اخبار