روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
به نوشته روزنامه جوان، معاون سابق توسعه شرکت ملی نفت در همایشی گفته است فرصت تزریق ۲۰۰ میلیارد دلار به صنعت نفت از دست رفت. از نظر وی که از نزدیکان وزیر نفت است، برجام فرصتی را برای کشور فراهم کرد که میشد قراردادهایی را به ارزش ۲۰۰ میلیارد دلار منعقد کرد، اما با خروج آمریکا از این معاهده بینالمللی، همه چیز خراب شد.
گرچه منوچهری به اینکه چه عاملی موجب بروز چنین وضعیتی شد اشاره نکرده است، اما کیست که نداند وزیر نفت و حلقه اصلی مدیران وی، بیش از آنکه بخواهند به عملکرد خود پاسخ دهند، توپ را در زمین منتقدان خود شوت میکنند. مثلاً وزیر نفت دو هفته پیش با حمله به روزنامه کیهان و مدیرمسئول وی، دعا و مطالب این روزنامه را عامل بر هم خوردن برجام دانست و چنان بر این صور دمید که گویی اگر هیچ انتقادی از برجام مطرح نمیشد، ترامپ این معاهده را حفظ میکرد.
یکی از نکاتی که باید در این باره دقت کرد، عدد ۲۰۰ میلیارد دلاری است که وزارت نفت برای توسعه بالادست و پاییندست مطرح کرد، بدون آنکه بخواهد توضیح دهد این رقم چگونه به دست آمده است؟
وزارت نفت تمامی پروژههای مهم و غیر مهم، استراتژیک و غیر استراتژیک، میادین مشترک یا مستقل را در قالب نیازمندی صنعت نفت برشمرد و این وعده را داد که با به ثمر نشستن برجام، در کمتر از چهار سال حدود ۲۰۰ میلیارد دلار جذب صنعت نفت خواهد شد. در همان زمان گفته شد صنعت نفت ایران ظرفیت پذیرش چنین سرمایهای را حتی در میانمدت ندارد، اما از آنجا که اعلام این رقم، به همراه عددسازیهای دیگری درباره افزایش تولید نفت، بسیار جذاب بود خود مسئولان وزارت نفت هم در امواج این توهم به رؤیاسازیهای دیگر مشغول شدند.
وعدههای دور از واقعیت، چنان شیرین شدند که همه راهها به سرمایهگذاری خارجی از جنس مورد علاقه وزیر نفت ختم شد و هرگونه قراردادی که جزو شیوه جدید باشد، به محاق رفت. با وجود اینکه حتی برخی مدیران این وزارتخانه در جلسات رسمی نسبت به بیتفاوتی وزارت نفت نسبت به بهرهگیری از شیوههای مرسوم سرمایهگذاری انتقاد میکردند، اما وزیر نفت از هدفی میگفت که با اندکی صبر میتواند ۲۰۰ میلیارد دلار را به صنعت نفت تزریق کند. معاون سابق شرکت ملی نفت، چنان از ۲۰۰ میلیارد دلار سخن میگوید که گویا فراموش کرده طبق اظهارات زنگنه، سهم سرمایهگذاری خارجی در این حوزه کمتر از ۱۰۰ میلیارد دلار است و مابقی سهم بازار سرمایه، صندوق توسعه ملی و منابع خود شرکتهاست.
اوج سرمایهگذاری در صنعت نفت طی پنج سال اخیر، امضای یک قرارداد با شرکت توتال و هشت قرارداد داخلی به ارزش یک میلیارد دلار با شرکتهای ایرانی بود و دیگر هیچ. قرارداد توتال که با یک تشر آمریکا باطل شد و قراردادهای منعقد شده با شرکتهای ایرانی هم فعلاً روی کاغذ است.
بر فرض که با برهم خوردن برجام، ۴۰ درصد ماجرای ۲۰۰ میلیارد دلار به کما رفت، برای ۶۰ درصد باقیمانده چه اقداماتی صورت گرفته است؟ آیا وزارت نفت معتقد است که تأمین چنین سرمایهای از منابع داخلی دور از دسترس است؟ اگر چنین است باید این وزارتخانه پاسخ دهد برای تعیین این سهم برای منابع داخلی چه برنامهای داشته است؛ این برنامه توسط خود وزارت نفت تعیین شده و خودش نیز برای اجرای آن تعهد داده است پس به جای آنکه برجام را به بحث سرمایهگذاری در صنعت نفت مرتبط بدانیم، به وضعیت اقدامات وزارت نفت نیز بپردازیم.