به گزارش استنادنیوز؛ برخی از سیاسیون معتقدند که محدودیت های موجود برای بزرگان و چهره های شاخص این جریان، وضعیت و بحران فعلی را تشدید می کند. از همین رو است که گمان می کنند اگر بیرق اصلاح گری به جای سید محمد خاتمی در اختیار دیگری قرار داشته باشد، روزنه ای یافت می شود. بی راه هم نمی گویند، رئیس دولت اصلاحات صدایش به واسطه محدودیت ها، به جایی نمی رسد.
بدتر آنکه، آخرین بار داشته هایش را هزینه و «تکرار» کرد اما به نتیجه مورد انتظار نرسید. برخی از تحلیل گران معتقدند که ادامه وضع موجود و افزایش نارضایتی ها و بی اعتمادی های اجتماعی کار را به جایی برساند که دیگر «تکرار» کردن فایده نداشته باشد. با همین منطق بر ضرورت اصلاح تاکید می کنند. اصلاح اما اصلاح گری می خواهد که دستش بازتر از خاتمی باشد.
اصلاح طلبان خوب می دانند که هر کسی نمی تواند جای خاتمی را بگیرد. شخصیت کاریزماتیک دیگری سراغ ندارند اما چاره ای نیست و ناگزیرند این نقش محوری را به فردی بسپارند. فردی با مقبولیت حداکثری در این جریان. فردی که صدایش پژواک داشته و به گوش رسانه ها و چهره های سیاسی برسد. فردی که به چشم جریان رقیب چون خار نبوده و مورد پذیرش قرار بگیرد. فردی مثل عبدالله نوری.
عبدالله نوری نخستین و محتمل ترین گزینه اصلاح طلبان برای لیدر شدن است. حال و هوایش نیز با دهه ۸۰ یکی نیست و می توان به پذیرش او از سوی جریان رقیب نیز امید داشت.
عبدلله نوری اوایل انقلاب نماینده امام خمینی در جهاد سازندگی و سپاه بود. با حکم امام هم نظارت بر انتخابات شورای عالی قضایی را به عهده گرفت. از سال ۶۸ تا ۸۰ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. سابقه نمایندگی مجلس را هم دارد.
در دور اول ریاست جمهوری آیت الله هاشمی و در دور اول ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، وزیر کشور بود. نوری در شورای شهر اول بیشترین رای تهران را داشت و رئیس این شورا شد. نوری در سال ۷۸ استعفا داد تا در انتخابات مجلس ششم شرکت کند اما بعد از توقیف روزنامه خرداد که او مدیر مسئولش بود به زندان محکوم شد و اجازه این کار را پیدا نکرد. سه سالی را هم در زندان به سر برد اما عبدالله نوری این روزها همان عبدالله نوری که در دهه ۸۰ زندان رفت، نیست.
عبدالله نوری به فاصله یک دهه تغییراتی کرده و به باور برخی اصلاح طلبان دیگر آنقدرها تند نیست. هنوز هم او را یک اصلاح طلب عملگرا می دانند اما اظهارات و مواضع اخیرش نشان می دهد که بر میزان واقع بینی افزوده است. مصداقش همین که بهمن ماه سال قبل در دیداری با برخی از دانشجویان گفته بود: « برای مردمی که نان شب ندارند، دغدغه هایی حتی مانند رفع حصر کمتر مطرح است، هیچ کس انتظار ندارد کسی که چند جوان بیکار در خانه دارد، اولویت اولش رفع حصر باشد».نوری در دهه ۹۰ مشارکت در قدرت را به تحریم انتخابات ترجیح می دهد.
اصلاح طلبان امیدوارند که عبدالله نوری از سوی احزاب و چهره های سیاسی اصلاح طلب مورد پذیرش قرار بگیرد. امیدی که دور از واقعیت نیز نیست. او همان کسی که وقتی در ماجرای انتخاب شهردار تهران میان دو حزب کارگزاران و اتحاد ملت اختلاف نظر پیدا شد، میانه داری کرد و جلسه گذاشت.
او همان کسی که به قول غلامحسین کرباسچی شاید بتواند جای عارف را در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان باشد.
عبدالله نوری مثل برخی از دیگر از تحلیل گران و سیاست ورزان مطرح این جریان با محدودیت های امنیتی مواجه نیست و این یک ظرفیت قابل توجه و ارزشمند به حساب می آید. او جلسات هفتگی منظمی دارد و اصلاح طلبان نیز از این ملاقات ها و نشست ها استقبال می کنند.
وزیر کشور خاتمی با برخی اصولگرایان تعامل خوبی دارد و بر مبنای همان می تواند روی جلب نظر طیف معتدل و میانه رو رقیب حساب کند.
درست است که عبدالله نوری شخصیتی کاریزماتیک ندارد و در مقایسه با سید محمد خاتمی از نظر مقبولیت و محبوبیت فرسنگ ها فاصله دارد اما با تکیه بر امتیازات مذکور بهترین گزینه حال حاصر اصلاح طلبان به حساب می آید.
فعالان سیاسی در اردوگاه اصلاح طلبی خوب می دانند که خیلی زود باید لیدر مورد نظر خود را برگزینند. رد صلاحیت و از دست رفتن بسیاری از نیروهای توانمند این جریان قابل حدس است و بر این اساس ورود به کارزار ۹۸ بدون داشتن یک لیدر قدرتمند ریسک بسیاری دارد/نامه نیوز