استنادنیوز؛ در حالی که تحقیقات برای کشف راز این جنایت ادامه داشت پلیس رد یک مادر و دختر را در این قتل به دست آورد و آنها را در تهران دستگیر کرد.
شهریور پارسال جسدی در جاده هراز کشف شد. با توجه به اینکه مدت زیادی از مرگ گذشته و جسد متلاشی شده بود به دستور بازپرس کشیک قتل جسد برای تعیین علت اصلی فوت به پزشکی قانونی منتقل شد.نخستین بررسیها نشان میداد وی بر اثر خفگی به قتل رسیده است.
به گزارش ایران، همزمان با بررسی پرونده افراد گمشده مشخص شد جسد متعلق به پسر یک خانواده ثروتمند است که به طرز مرموزی ناپدید شده بود. در حالی که تحقیقات برای کشف راز این جنایت ادامه داشت پلیس رد یک مادر و دختر را در این قتل به دست آورد و آنها را در تهران دستگیر کرد.
دختر جوان خیلی زود لب به اعتراف گشود ودر بازجوییها گفت: در دوردورهای شبانه با مقتول آشنا شدم و بعد از آن باهم دوست شدیم.از آنجا که وی پسر یکی از ثروتمندان شهر بود با مادرم نقشه کشیدیم تا او را گروگان گرفته و در مقابل آزادیاش از خانوادهاش پول بگیریم. یک روز او را به خانه دعوت کردم و در قهوهاش قرصهای دیازپام ریختیم.
بعد با تلفن خودش به خانواده او زنگ زده و برای آزادی وی نیم میلیارد تومان پول خواستیم. مادر دختر جوان نیز در بازجویی به کارآگاهان گفت: قتل کار من بود و ایده و نقشه چنین کاری توسط من ریخته شد.
دخترم به من گفته بود با مردی دوست شده که یک ماشین شاسی بلند و گرانقیمت دارد. به دخترم گفتم او را به خانه بیاورد بعد مسمومش کردیم و کارت عابربانکش را گرفتیم اما او رمز را اشتباهی گفته بود و دلیل اصلی که باعث شد او را بکشیم همین رمز اشتباهی بود وگرنه هدف اصلی ما رسیدن به 500 میلیون تومان پول بود که خانوادهاش در ازای آزادی او باید پرداخت میکردند.
ما سه روز او را در خانه خود نگه داشتیم. دائم به او میگفتیم که رمز کارتت را بگو اما او نمیگفت. عصبانی شدیم و با اتوی داغ شکنجهاش کردیم میخواستیم وادارش کنیم رمز را بگوید اما نمیگفت. ازطرف دیگر خانوادهاش نیز در پرداخت نیم میلیارد تومان پول تعلل میکردند و قصد داشتند با اطلاع به پلیس ما را پیدا کنند تا اینکه بالاخره عصبانی شدیم و با کشیدن کیسه پلاستیکی روی سرش او را خفه کردیم.
بعد از سه روز وقتی دیدم جسد در حال متعفن شدن است او را تکه تکه کردیم و در ادامه نیز تکههای جسد را بستهبندی کرده و داخل ساکی گذاشته و در جاده هراز رها کردیم و چاقو و ساتور را نیز در قلعه حسن خان انداختیم.
پس از اعترافات متهمان درحالی که مادرو دختر جوان در انتظار محاکمه بودند زن جنایتکار جان باخت و فقط دختر جوان ماند. صبح دیروز این دختر جنایتکار نیز در شعبه دوم دادگاه کیفری به ریاست قاضی محسن زالی و دو مستشارش پای میز محاکمه ایستاد. دردادگاه چه گذشت؟ پس از خواندن متن کیفرخواست توسط نماینده دادستان اولیای دم که بشدت ناراحت بودند از قضات دادگاه خواستار اشد مجازات برای متهم شدند.
سپس متهم پشت میز محاکمه ایستاد ودر شرح ماجرا گفت: از وقتی مادرم درجریان دوستی من با مقتول قرار گرفت از من خواست که اورا به خانه ببرم. ما قبلاً نیز با همین شیوه از یک مرد دیگر 60میلیون تومان اخاذی کرده بودیم.
مادرم دائماً درگوشم زمزمه می کرد و مرا مجبور می کرد که باید خانه بخریم وبه پول نیاز داریم برای همین این نقشه را کشید. من در این سه روز فقط دست وپای مقتول را بستم وحتی وقتی که کیسه پلاستیک را مادرم برسرش کشید تا خفهاش کند من آن را پاره کردم تا نفس بکشد اما روز بعد دیدم مادرم نشسته برزمین گریه میکند از او پرسیدم چه شده گفت پسرجوان فوت شده .
آن لحظه بود که متوجه شدم مادرم با کیسه پلاستیکی او را کشته است.
دختر جوان درآخرین دفاع خود به قضات گفت: من قصد کشتن او را نداشتم وتنها انگیزهام اخاذی بوده است. پس از این اظهارات قضات با اعلام ختم جلسه برای صدور حکم وارد شور شدند.
منبع