1- «کسانی که شما را تهدید کردند میشناسید؟ همانها که میگفتند اگر مغازهتان را نبندید، شیشههایش را میشکنند و مغازه را به آتش میکشند»؟ این پرسشی بود که از چند مغازهدار در بازار تهران، خیابان لالهزار و برخی از مغازهداران پاساژ علاءالدین پرسیده شد. پاسخ همه آنان به این سؤال منفی بود و اظهار میداشتند که تهدیدکنندگان را نمیشناسند و آنان را پیش از این ندیده بودند.
سؤال بعدی این بود که مگر تهدیدکنندگان از اهالی صنف شما نبودند؟ جواب دادند؛ که اگر از صنف خودمان بودند که حتما آنها را میشناختیم.
یکی از مغازهداران منطقه بازار که کرکره مغازهاش را نیمهباز گذاشته بود گفت: آقای عزیز! اگر از صنف ما باشند که میدانند شناخته میشوند و فردا که غائله خوابید باید پاسخگو باشند... نه آقا، غریبه و سنگ به دست آماده حمله بودند و ما از ترس به آتش کشیدن اموالمان ناچاراً مغازه را میبستیم... گرانیها و افزایش ساعت به ساعت قیمت ارز کسب و کارمان را کساد کرده و ما هم به اندازه سایر مردم و مشتریانمان از این وضعیت به شدت ناراضی هستیم اما چاره کار را در بستن محل کسب و کارمان نمیدانیم و معلوم نیست یک عده از کجا مثل قوم یأجوج و مأجوج به بازار سرازیر شدند و با تهدید به آتشزدن مغازهها، وادارمان کردند مغازههایمان را ببندیم! ما دست مردم چک و سفته داریم که باید پاس کنیم و با بستن مغازه، کسب و کارمان از این هم که هست بدتر میشود. آقا بنویسید که نیروی انتظامی عاملان اصلی را بازداشت کند و به این غائله خاتمه بدهد.
در این مدت دو کلمه حرف حساب از دولت نشنیدهایم! آقا بنویسید بر پدر برجام لعنت، بر جد و آباد برجام لعنت! دولت تا کی میخواهد همه مشکلات را با برجام حل کند؟! تا کی میخواهد مملکت را اینطوری که میبینید به حال خود رها کند؟! این جوان 31 ساله از کدام جهنم درهای آمده است که یکجا 38 هزار سکه میخرد؟ این کدام بی...ی است که ظرف چند روز قیمت دلار را به 8 هزار و 9 هزارتومان میرساند؟! چه کسانی چند هزار دستگاه ماشین گرانقیمت خارجی وارد میکنند؟! چند هزار کانتینر قاچاق چطوری وارد کشور میشود و کسب و کار ما را به لجن میکشد و چند میلیون نفر را بیکار میکند؟! شهر هرت که نیست! اینها به کجا وصل هستند؟! ماموران امنیتی و نظارتی کجا هستند که کاری به کار آنها ندارند؟!
آنچه در سطرهای بالا آمده است چکیدهای از مجموع اظهارنظر مغازهداران است که با خبرنگاران در میان گذاشتهاند. نکته درخور توجه آنکه تمامی آنان با بستن مغازهها مخالف بودهاند و ضمن گلایههای جدی از نابسامانیهای اقتصادی ابراز میداشتند که چاره کار را در بستن مغازهها نمیدانند و غائلهآفرینی را به سود دشمنان ارزیابی میکردند و به شدت نیز از مسئولان اقتصادی، امنیتی و اطلاعاتی گله داشتند که چرا با بیتوجهی خود کار را به اینجا کشانده و دست آشوبگران را برای سوء استفاده از بلبشوی اقتصادی موجود باز گذاشتهاند!
2- ماجرا از قبل قابل پیشبینی بود و متاسفانه باید پذیرفت که مسئولان برنامهریز و تصمیمساز در عرصه اقتصادی و نیز دستاندرکاران امور نظارتی و اطلاعاتی کشور، کوتاهیغیر قابل توجیهی مرتکب شدهاند و مردم و کسبه و صاحبان مشاغل شرافتمندانه را در چنگال تروریستهای اقتصادی تنها گذاشتهاند!
ماجرای دیروز پیش از وقوع نیز قابل پیشبینی بود و از مدتها قبل در فضای مجازی و حتی در اظهارات مقامات بلندپایه آمریکایی و صهیونیستی به آن اشاره شده بود. بدیهی است که قشر عظیم و زحمتکش کسبه، بخشی جدا نشدنی از همین ملت هستند و آنگونه که خود در گفتوگو با خبرنگاران مطرح کردهاند، نظام را با همه ابعاد پیرامونی آن جزئی از وجود خود میدانند و بارها نشان دادهاند که هرگز حاضر نبوده و نیستند که دشمنان تابلودار مردم این مرزو بوم روی موج انتقادات و گلایههای آنها سوار شده و غائلهآفرینی کنند.
اکنون اگرچه دیرهنگام، ولی وقت آن است که مسئولان دستاندرکار و سیاستپرداز و تصمیمساز نظام، دستی به قاطعیت از آستین همت بیرون آورند و تروریستهای اقتصادی و پادوهای مزدور آنان را بدون کمترین ملاحظهای قلع و قمع کنند.
شناسایی تروریستهای اقتصادی نه فقط دشوار نیست بلکه به سادگی نیز امکانپذیر است. چه کسانی قیمت دلار را ساعت به ساعت بالا برده و به مرز 9 هزار تومان رساندهاند؟ چه کسانی در یک فاصله کوتاه تعداد 4 میلیون و700 هزار سکه را خریداری کرده و بهای آن را در هر قطعه به نزدیک 3 میلیون تومان رقم زدهاند؟ چه کسانی با کارت بازرگانی فلان خانم روستایی و فقیر فقط در یک فقره تعداد 600 دستگاه خودروی بنز و پورشه وارد کردهاند؟ آن جوان 31 ساله پول خرید 38 هزار سکه را از کجا آورده و سکهها اکنون در اختیار کیست؟! چه کسانی با هک سایت وزارت صنعت توانستهاند مجوز ورود چند هزار دستگاه خودروی لوکس را جعل کنند و این خودروها را بیدغدغه وارد کشور کنند؟! چرا باید تعداد اندکی در حدود 108نفر، بتوانند منابع کلان و نجومی چندصدهزار میلیارد تومانی را به عنوان وام دریافت کرده و از بازگرداندن آن خودداری ورزند؟! و...
3- برخی از شعارهای هنجارشکن نشان میداد که سردمداران ماجرا از اقشار کسبه شریف و زحمتکش کشورمان نیستند و غائله را با اهدافی دیگر که بیرون از حوزه اقتصاد است آفریدهاند.
شعار علیه شهدای مدافع حرم اگرچه بلافاصله با اعتراض تجمعکنندگان روبرو شد ولی به وضوح حاکی از آن بود که عوامل اصلی بیرون از دایره مردم و کسبه هستند.
گفتنی است که تعداد شهدای مدافع حرم از میان بازاریان و سایر کسبه کم نبوده و نیستند و شعار علیه مدافعان حرم تنها میتواند از دهان آلوده وکثیف کسانی بیرون بیاید که مردم مظلوم این مرز و بوم را با پیکرهای غلتیده به خون، زیر پای تروریستهای داعشی میپسندند.
4- و بالاخره ذکر این خاطره از شهید نصراللهی فرمانده سپاه بانه خالی از عبرت نیست. ایشان در مراجعه به یکی از روستاهای بانه و در جمع اهالی روستا خطاب به آنان میگفت؛ چرا با وجود تذکر قبلی، به تروریستهای کومله که دیشب به روستای شما آمده بودند کمک مالی کردید؟ پیرمردی که در میان جمع بود برخاست و گفت؛ برادر سپاهی! برای اینکه شما برادران سپاه و جهاد نجابت دارید و خدا و پیامبر سرتان میشود و اگر به حرف شما گوش نکنیم، به ما تذکر میدهید ولی اگر به درخواست کومله توجه نکنیم، اسلحه به رویمان میکِشند و زنان و دخترانمان را به اسارت با خود به کوه میبرند. به این علت وقتی میآیند یارمتی (پول و کالایی که کومله و حزب دموکرات کردستان به بهانه مالیات! و به زور از روستائیان مظلوم و فقیر میستاندند) میگیرند! پیرمرد به شهید نصرالهی پیشنهادی کرد که میتواند امروزه برای حفظ امنیت مردم و کسبه به کار آید. پیرمرد پیشنهاد کرد که یکی دو تن از نیروهای سپاه بهطور نامحسوس مراقب روستا باشند و در صورت مشاهده تروریستهای کومله و دموکرات پایگاه سپاه بانه را با خبر کنند که جان و مال و ناموس ما تا نابودی کامل تروریستها در امان باشد.