علی ربیعی در روزنامه ایران نوشت: رئیسجمهور با اعلام اجرای گام سوم ایران، مهلت ۶۰ روزه دیگری را برای اروپا تعیین کرد با این پیام که «هر زمان به تعهدات خود در برجام بازگردند ما هم به تعهدات خود بر میگردیم.»
استراتژی دولت در کاهش تعهدات برجامی این است: «مقاومت سازنده و تعامل گسترده» و به تعبیری دیپلماسی مقاومت و مقاومت دیپلماتیک. هدف از این استراتژی افزایش تعاملات جهانی و ماندن در این تعاملات است نه عبور از برجام.
این استراتژی دولت دوازدهم نمودی از یک دیدگاه در تعاملات جهانی و مواجهه با نقض برجام از جانب دولتهای سرکش جهان است. دیدگاه مقابل بهطور نانوشته و ناگفته به نوعی سخن میگوید که گویی تعامل با دنیا نوعی وادادگی است و تحریم سرنوشت محتوم ماست و باید به رفع اثر تحریم بپردازیم. اما دولت اصل را نه در رفع اثر تحریم بهعنوان واقعیت تحمیلی سرنوشت ایران، که در رد اصل تحریم میبیند. در دیدگاه مقابل گویی خرمشهر اشغال شده و رفع آثار اشغال خرمشهر باید ملاک باشد در حالی که مطابق دیدگاه دولت اصل رفع اشغال خرمشهر است.
ربیعی میافزاید: «اف.دی.دی» اتاق فکر صهیونیستی است که با عبور از برجام و طراحی تحریمهای ظالمانه اکنون تلاش دارد تا تحریمها را نهادینه کند. لابی اسرائیلی ضد برجام در آمریکا اکنون میگوید باید تحریمها را چنان طراحی و نهادینه کرد که هیچ رئیسجمهور دیگری در آمریکا نتواند حتی اگر بخواهد آن را لغو کند. عدهای نباید در داخل کشور تفکری را دنبال کنند که وضعیت فعلی تحریمها را به شکل یک وضعیت آرمانی درآورده و از شرایط استثنایی کنونی یک قاعده دائمی بسازند.
ترامپ فکر میکرد به محض خروج از برجام ایران نیز با شدت بیشتری همان مسیر را در پیش خواهد گرفت و به این ترتیب راه برای بازگشت آن قطعنامههای شوم و ضد ایرانی هموار خواهد شد. وی در پایان مینویسد: همه تلاش دولت تدبیر و امید در طی فرصت باقیمانده آن است که یک دولت بدون تحریم تحویل نسل ۱۴۰۰ دهد و چهل سال دوم انقلاب ما چهل سال بدون تحریم شود.
درباره این اظهارات، چند پرسش مطرح است: طبق وعده آقای روحانی، در روز اول اجرای برجام باید همه تحریمها برداشته میشد. اما به اذعان دولتمردان، عایدی برجام در همان دوره اجرا (دولت اوباما) «تقریباً هیچ» بود و به تعبیر آقای ظریف، حتی امکان افتتاح یک حساب بانکی در لندن فراهم نشد. چرا این روند اتفاق افتاد؟ چرا در همان دوره اوباما (و نه ترامپ)، انبوهی از زیرساختهای تحریمی تصویب یا به اجرا گذاشته شد؟!
تحریمهای موسوم به کاتسا، ایسا و تحریمهای ویزایی، یادگار دوره ترامپ است یا دوره اوباما؟! چرا با وجود واگذاری امتیازهای سنگین در برجام، تحریمها نه تنها نرفت، بلکه سنگینتر از گذشته برگشت؟ این تحریمها یادگار دوره شماست! اصلاً آیا این منطق درستی است که کسی تصور کند میتواند با دادن امتیاز به دشمن، حربه تحریمی را از دست او بگیرد؟ وقتی کسانی برخلاف واقع ادعا کردند خزانه خالی است و آمریکا کدخداست و میتواند با یک بمب تمام توان دفاعی ما را نابود کند و...، آمریکا چرا باید این حربه را کنار میگذاشت تا شاهد دوره بدون تحریم باشیم؟!
آقای ربیعی توضیح نمیدهد که اگر برجام از جانب دولتهای سرکش نقض شده (مشخصاً آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان)، بنابراین تعامل گسترده با همین پایمالکنندگان توافق موجود، دقیقاً یعنی چی؟!
خرمشهر اشغال شده، مثال خوبی است. رفتار توأم با تعلل و وقتکشی بنیصدر، خرمشهر اشغال شده را آزاد کرده یا مقاومت و زدن به سینه دشمن؟! تحریمها نیز وقتی میشکند که به اقتصاد درونزا بها بدهید و ۶ سال تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی را معطل اخم و لبخند آمریکا و اروپا نگه ندارید یا دچار انواع خودتحریمیهای ناشی از واردات و قاچاق بیرویه، گرفتاریها و موانع کسب و کار، حیف و میل دهها میلیارد دلاری منابع ارزی کشور به ضرر تولیدکنندگان و سود عده انگشتشماری رانتخوار و... از این قبیل نکنید.
تحریم وقتی برداشته میشود که مانند ماجرای سرنگونی پهپاد آمریکا و توقیف نفتکش انگلیس، تعدی و دستدرازی دشمن را با قاطعیت پاسخ دهید و گستاخیهای حریف را برایش پرهزینه کنید و از سوی دیگر به دورزدن تحریمها توسط همسایگان و سایر کشورهای غیرغربی بها بدهید. ضمن اینکه به تصریح اغلب حامیان دولت در سالهای ۹۰ تا ۹۲، فقط ۱۰ تا ۳۰ درصد مشکلات اقتصادی کشور به تحریمها مربوط میشود و ۷۰ تا ۹۰ درصد مشکلات اقتصادی، به سوءمدیریت در دولت بر میگردد. به این معنا بهنظر میرسد، همین که در سال ۱۴۰۰، رویکرد تکبعدی، خیالاندیش و ناکارآمد حاکم بر دولت کنار برود، مقدمه بازگشت امید به ظرفیتها و نیروهای داخلی و شکستن، حصار تحریم هاست بهخاطر داشته باشیم که قبل از دولت آقای روحانی، نه چند صدهزار بشکه بلکه ۱/۵ میلیون بشکه نفت میفروختیم و چرخ سانتریفیوژها هم میچرخید و رکورد تورم ۴۲ درصدی که در دولت روحانی به یادگار گذاشته شد، هرگز پدید نیامده بود.