سال گذشته، دکتر «مسعود سلیمانی» دانشمند ایرانی در رشته خونشناسی (هماتولوژی) و سلولهای بنیادی و دانشیار دانشگاه تربیت مدرس توسط مؤسسهای آمریکایی به نام «مایو کلینیک» که یکی از معتبرترین مراکز و دانشگاههای علوم پزشکی جهان است، برای انجام تحقیقات تخصصی به این کشور دعوت شد.
این دانشمند ایرانی- مهرماه ۹۷- با ویزای رسمی تحقیقاتی (research visa) و با هماهنگی دانشگاه تربیت مدرس، وارد فرودگاه شیکاگوی آمریکا شد، اما واشنگتن در اقدامی غیرقانونی و با زیرپاگذاشتن پروتکلهای دانشگاهی و تحقیقاتی، پیش از ورود آقای سلیمانی به خاک آمریکا، وی را بازداشت و به زندان «دیتون» جورجیا در ایالت آتلانتا منتقل کرد!
نکته قابل توجه اینجاست که پلیس فدرال امریکا (FBI) که در ابتدا مدعی شده بود که این دانشمند ایرانی تحریمهای آمریکا را نقض کرده است؛ چندی بعد رسماً اعلام کرد که هیچ «هدف خلافی» درباره این استاد ایرانی پیدا نکرده است.
برادر این دانشمند ایرانی پیش از این در مصاحبه با رسانهها گفته بود: «آمریکاییها اعلام کردند که دکتر سلیمانی قصد داشته است چند عدد "ویال هورمون رشد" را از طریق دو دانشجو به ایران انتقال دهد که این عمل هم انجام نمیشود و جالبتر اینکه ویالها غیر تحریمی و صرفاً مصرف پزشکی دارند...برادرم هیچ فعالیت مخفی و پنهانی در رابطه با انتقال و مراودات علمی خود نداشته است و این فعالیتها در چارچوب عرف علمی جهانی انجام میشود و این ادعای آمریکاییها باعث تعجب چهرههای داخل و خارج کشور شده است».
برادر این دانشمند ایرانی تصریح کرد: «برادرم در کنار قاچاقچیان و اراذل و اوباش خیابانی و همچنین کارتنخوابها در این ندامتگاه زندانی شده است؛ این در حالی است که وی از بیماری مزمن آی. بی. اس رنج میبرد و از لحاظ روحی وضعیت فوقالعاده ناراحتکنندهای دارد».
وزارت خارجه، مسئول پیگیری
«منصور غلامی» وزیر علوم، تحقیقات و فناوری- ۱۲ تیر ۹۸- با اشاره به موضوع بازداشت غیرقانونی دانشمند ایرانی در آمریکا گفته بود: «متاسفانه هنوز خبر جدیدی از وضعیت این استاد نداریم و پیگیری کار به وزارت امور خارجه واگذار شده است. آقای ظریف وزیر امور خارجه در جلسه هیئت دولت پیگیری موضوع را به شرط آنکه دولت از آن حمایت کاملی داشته باشد بر عهده گرفت».
غلامی در ادامه تاکید کرد: «متاسفانه وزارت علوم دسترسی به مجمعی که از طریق آنها بتوان تأثیر گذاری مناسب در سطح جهانی داشت را ندارد و به همین دلیل پیگیری کار و وضعیت سلیمانی به وزارت امورخارجه سپرده شده است».
بی عملی دستگاه دیپلماسی!
همانطور که وزیر علوم نیز صراحتاً اعلام کرده، مسئولیت پیگیری وضعیت دانشمند ایرانی بر عهده وزارت امور خارجه است. اما متاسفانه دستگاه دیپلماسی تاکنون هیچ اقدامی درخصوص آزادی آقای سلیمانی و بازگشت وی به کشور انجام نداده است.
در همین رابطه، نه آقای ظریف و نه سخنگوی وزارت خارجه و نه دیگر مقامات ارشد دستگاه دیپلماسی تاکنون به هیچ عنوان به صورت جدی این مسئله بسیار مهم را پیگیری نکردهاند. این در حالی است که اکنون ۱۱ ماه از بازداشت غیرقانونی آقای سلیمانی سپری شده است.
سریال غم انگیز پایمال شدن عزت پاسپورت ایرانی!
متاسفانه پایمال شدن عزت پاسپورت ایرانی به سریالی غم انگیز در دولت آقای روحانی بدل شده است.
در تیرماه ۹۷ «اسدالله اسدی» دیپلمات سفارت ایران در وین علیرغم مصونیت دیپلماتیک در اقدامی غیرقانونی توسط پلیس آلمان و در جریان حضورش در این کشور بازداشت شد. در مهرماه ۹۷ رسانهها از استرداد دیپلمات یاد شده به بلژیک خبر دادند.
متاسفانه دستگاه دیپلماسی کشورمان در واکنش به این رفتار گستاخانه بسیار منفعل و ضعیف عمل کرد.
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه-۱۱ تیر ۹۷- در اقدامی تأملبرانگیز در واکنش به نقض قوانین دیپلماتیک از سوی آلمان به یک پیام توئیتری اکتفا کرد و نوشت: «چه همزمانی جالبی. همزمان با شروع سفر رئیسجمهور به اروپا یک عملیات ایرانی، افشا و عوامل آن دستگیر میشوند. ایران هرگونه خشونت و ترور را در هر مکانی محکوم میکند و با همه مقامات ذیربط برای کشف آنچه تنها یک عملیات پلید برای دادن نشانی غلط است، آماده همکاری است».
متاسفانه اکتفا به یک درخواست منفعلانه برای رهایی این دیپلمات ایرانی و مماشات با طرفهای اروپایی (برای حفظ برجام) از یک طرف و عدم گوشزد نمودن تبعات این گونه اقدامات از طرف دیگر، مقامات غربی را برای نقض قوانین دیپلماتیک و اعلان درخواستهای طلبکارانه جسورتر کرد تا جایی که یک مقام اتریشی چندی پیش خواستار لغو مصونیت دیپلمات ایرانی شد!
در خرداد سال گذشته نیز دولت هلند به جای عذرخواهی و پاسخگویی درباره پناه دادن به دو تروریست ارشد منافقین و الاهوازیه که در آن کشور کشته شدند، دو نفر از دیپلماتهای ایرانی را به دلایل واهی اخراج کرد.
همچنین کشور آلبانی که مدتهاست به پایگاه منافقین و تروریستها مبدل شده، در سال گذشته در اقدامی گستاخانه دو دیپلمات ایرانی را به دلایل واهی از این کشور اخراج کرد.
در تابستان ۹۷ نیز فرانسه- میزبان و حامی و پناهگاه گروهک تروریستی منافقین- در اقدامی غیرقانونی و به دلایل واهی یک دیپلمات ایرانی را اخراج کرد.
جای خالی دیپلماسی مقتدرانه
در هفتههای اخیر، رسانهها و فعالین اصلاح طلب، ظریف را در جایگاه قهرمان نشانده و تحریم شدن وی از سوی آمریکا را مصداق پیروزی دیپلماتیک نامیدند. این در حالی است که در دولت آقای روحانی برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی، دولت آمریکا به نماینده دولت ایران در سازمان ملل ویزا نداد و وی را تروریست! نامید.
در دولت روحانی برای اولین بار، وزیر امور خارجه ایران و هیات ایران تنها میتوانند میان مقر سازمان ملل، دفتر نمایندگی ایران در این سازمان و اقامتگاه سفیر ایران در سازمان ملل (محدودهای ۸۰۰ متری) رفت و آمد داشته باشند. این در حالی است که تا پیش از این، دیپلماتهای ایران تا شعاع ۲۵ مایلی (۴۰ کیلومتری) سازمان ملل متحد، اجازه رفت و آمد داشتند.
تروریست! نامیدن نماینده دولت ایران در سازمان ملل و بازداشت دیپلمات ایرانی و بازداشت دانشمند ایرانی و ایجاد محدودیت تردد برای هیئت ایرانی در محدوده سازمان ملل و در نهایت تحریم وزیر خارجه ایران همگی در یک پازل قرار دارد. نظام سلطه (به سرکردگی آمریکا) در مواجهه با دیگر کشورها همواره از پروژه «تست و تحقیر» استفاده میکند. بدین صورت که ابتدا یک رفتار گستاخانه انجام میدهد و واکنش طرف مقابل را میسنجد؛ اگر واکنش قاطعانه و بازدارنده باشد، نظام سلطه عقب نشینی میکند و اگر واکنش منفعلانه و از موضع ضعف باشد، در گامهای بعدی بر شدت تحقیر و گستاخی افزوده میشود.
اگر ظریف در واکنش به تروریست نامیدن نماینده ایران در سازمان ملل و اخراج و بازداشت دیپلماتهای ایرانی و...واکنش مقتدرانهای نشان میداد، کار به اینجا نمیرسید که آمریکا با گستاخی دانشمند ایرانی را بازداشت کند.
در روزهای گذشته «عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با اشاره به رویکرد دولت در سیاست خارجی نوشت: «به نظرم بسیاری از افراد درک درستی از ماهیت روابط بینالملل و سیاست واقعگرایانه ندارند و روابط بینالملل را به گفتوگو و صلحخواهی تقلیل میدهند، در حالی که روابط بینالملل در اصل متکی به قدرت است و بس».
واقعیت این است که دیپلماسی منفعلانه دولت، خسارت زیادی را به کشور تحمیل کرده است و بی عملی و انفعال دولت در احقاق حقوق کشورمان، هر روز بر دامنه این خسارت میافزاید.
به اندازه گاندو پیگیری کنید!
مقامات ارشد دولت آقای روحانی و به خصوص وزارت امور خارجه در ماههای گذشته به سریال پرمخاطب «گاندو»- که به مسئله نفوذ پرداخته بود- به شدت واکنش نشان داده و به آن حمله کردند.
نکته قابل توجه اینجاست که این حملات تا هفتهها پس از پایان پخش آخرین قسمت این سریال نیز ادامه داشت و حتی دولت از بازپخش این سریال نیز ممانعت ایجاد کرد.
حجم گسترده واکنش مقامات دولت به این سریال و پیگیری ویژه جهت ممانعت از بازپخش آن، تعجب افکار عمومی را در پی داشت. بر همین اساس این سؤال در ذهن افکار عمومی ایجاد شد که چرا دولت و به خصوص وزارت خارجه در مسائل مهمی همچون برجام یا بازداشت دیپلمات ایرانی و یا بازداشت دانشمند ایرانی، این حجم واکنش و پیگیری را نداشت؟!
ای کاش وزارت امور خارجه، یک دهم واکنش و پیگیری که در مورد سریال گاندو داشت، برای آزادی دیپلمات ایرانی در اروپا و دانشمند ایرانی در آمریکا به کار میبست.