در اعلامیه 21 دیماه 57 مذکور عنوان شده:
هموطنان چند روز پیش شاه با تشکیل جلسه ای از سران ارتش مزدور درباره سرکوبی ملت شریف و مبارز ما، توطئه ای ترتیب داده و سخنانی که در این زمینه رانده است، اینک ارتش آزادیبخش ملت ایران متن آنرا از روی نوار رونویسی کرده که خلاصه آن بشرح زیر است:
سپس به نقل از اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر مطالبی تحریکآمیز عنوان شده است.
ارزیابی خبر:
انتشار و توزیع اعلامیه با متن بالا صحت دارد.
اقدامات انجام شده:
مراتب به نخست وزیری اعلام گردیده است.
مذاکره نمایند.
این موضوع پس از توزیع اعلامیه ها و افشای سخنان شاه در مکاتبات ساواک تکذیب شد و آن را ساختگی خواندند. با ادله موجود در مستندات امکان ساختگی بودن آن ضعیف است. اگر واقعی بودن این سخنرانی را بپذیریم باید گفت که سخنرانی کوتاه محمدرضا پهلوی در جمع امرای ارتش شاهنشاهی و احتمالاً چند دولت مرد بلندپایه دیگر است. سخنان شمرده و با تانی محمدرضا پهلوی محزون و خسته حدود ۱۵ دقیقه از یک روی این نوار یک ساعته را پر کرده بود. لحن وی در پایان سخنان به نحوی است که شنونده را منتظر ادامه آن نگه میدارد؛ اما صدایی در پی نیست و بقیه نوار خالی است. روشن است که شاه در این جلسه غیر علنی و بلکه سری برای مخاطبان بسیار محدود سخن گفته است. مکان برپایی این جلسه معلوم نیست اما میتوان زمان احتمالی آن را حدس زد. آنچه از فحوای سخنان شاه بدست می آید این است که وی پس از حادثه لویزان در ۲۰ آذر ۵۷ و حمله تعدادی نظامی از جان گذشته به ناهارخوری سران گارد شاهنشاهی که منجر به کشته شدن شماری از آنان گشت و نیز دریافت گزارشهای متعدد از فرار سربازان یا تمرد آنان از دستور فرماندهانشان تصمیم به برگزاری این جلسه گرفته است.
همچنین روشن است که زمان جلسه پیش از پذیرش تشکیل دولت غیر نظامی توسط شاپور بختیار بوده است. محتوای سخنان شاه آنقدر صراحت دارد که نیازمند توضیح نباشد اما دستور موکد او برای ایجاد شکاف بین نظامیان و مردم و حتی بیش از آن تزریق کینه بین این دو گروه و دستور صریح نسبت به کشتار مردم نافی استنادات رایج در منابع درباره مماشات شاه در مقابله با مردم است و نیز نفی کننده برخی اظهارات است که او را فردی ضعیف در مقابله با بحرانها معرفی می کنند و یا بیانات خودش در برابر مقامات خارجی یا رسانه ها مبنی بر اینکه نمی خواست مشت آهنین به کار گیرد. متن سخنان شاه در آن جلسه که از روی نوار پیاده شده را در همین شماره از روزنامه می خوانید. در آنجا آمده است که شاه خود و حکومتش را نیازمند یک جنگ داخلی طولانی و ایجاد نفرت بین مردم و ارتش میداند تا از این رهگذر فرصتی برای سرکوب نهضت و نجات نظام شاهنشاهی بیابد. اسناد مربوط به دی ماه ۵۷ نشان می دهد که تهدیدات وسیعی علیه جان و مال نیروهای نظامی و انتظامی آن هم در یک برهه خاص از زمان شکل می گیرد و ناگهان افول می کند. افول آن راباید به پای هشدارهای امام و دیگر روحانیون آگاه همچون آیت الله طالقانی گذاشت که مردم را از تعرض به جان و مال این طبقات نهی کردند، اما شکل گیری آن را نمی توان طبیعی دانست. چرا که جنایات نیروهای حکومتی با شدت بیشتر پیش از این نیز وجود داشت اما عکس العمل مردم همانند واکنش هایی نبود که در گزارشها و خبرهای کتاب بیست و سوم دیده می شود. اقدام همزمان نظامیان در روزهای نهم، دهم و یازدهم دی ماه در شهرهایی چون کرمانشاه، قزوین و مشهد نیز حادثه ای نبود که بتوان آن را مشابه حوادث خونین پیشین دانست. اینها نشانههایی است که از خواست شاه در این جلسه سری خبر می دهد. ساواک متن سخنرانی را جعلی می داند اما ادبیات جاری در این سخنرانی از یک طرف و تطبیق صدا با دیگر سخنرانیهای شاه جعلی بودن آن را دچار تردید می کند.
*فرهیختگان