اگر توجه کرده باشید که چه اتفاقی برای اشکال حیات غیرانسانی که این سیاره را با آنها شریک هستیم در حال رخ دادن است، احتمالا اصطلاح «انقراض ششم» را شنیده اید. این اصطلاح ابداع گزارشگر محیط زیستی برجسته الیزابت کولبرت است که برای نگارش کتابی با همین عنوان برنده جایزه پولیتزر شده است.
اینکه آیا انقراض ششم دسته جمعی گونه ها در تاریخ زمین هم اکنون در جریان است (یا هنوز شروع نشده) اگرچه جای بحث دارد، اما کاملا روشن است که چیزی در حال رخ دادن است، چیزی که ممکن است ثابت شود حتی ویرانگرتر از انقراض جمعی گونه هاست. این اتفاق کاهش شدید جمعیت های گسترده بی مهرگان، مهره داران و گیاهان است. فکرش را که می کنید، به اصطلاحی حتی جامع تر از «قلع و قمع بیولوژیک» نیاز است که نشان دهنده واقعیت انقراض احتمالی گونه ها در مقیاسی وسیع باشد، اما نابودی گسترده گونه ها و انواع مختلف قتل عام ها را نیز در بر بگیرد.
شاید روزی معلوم شود که این کاهش شدید موجودات در سطح جهان، تراژیک ترین داستان ترسناک تاریخ بشر است که هم اکنون بر روی این سیاره در جریان است، حتی اگر تا این تاریخ بسیار کمتر از خطرات تغییرات آب و هوایی به آن توجه شده باشد. حتی در آخر کار ممکن است معلوم شود که جلوگیری از آن دشوارتر از گرمایش جهانی است. کربن زدایی از اقتصاد جهانی گرچه کار سختی است، اما سخت تر یا بایسته تر از آن، بازسازی کامل زندگی و نهادهای مدرن است که مانع از تداوم قلع و قمع گونه های حیات شود.
حشرات در حال ناپدید شدن هستند
اکثر ما وقتی به حیواناتی می اندیشیم که باید از نابودی نجات داده شوند، احتمالا در صدر فهرست ما ستارگان عالم جانوران قرار دارند: ببرها و خرس های قطبی، اورکاها و اورانگوتان ها، فیل ها و کرگدن ها و دیگر حیوانات کاریزماتیک مشابه.
عده اندکی هستند که درمورد حشرات نگرانی مشابه ای را ابراز کنند یا احتمالا تمایل داشته باشند برای «نجات» حشرات اقدام به پرداخت کمک های مالی کنند. همان موجوداتی که تعداد اندکی از آنها مقابل چشم ما قرار دارند و موجب آزار و اذیت ما می شوند و مرتبا آنها را پس می زنیم، له می کنیم، دور می کنیم یا برای کشتن دسته جمعی آنها با آفت کش ها به جانشان می افتیم.
این اتفاق در حالی می افتد از نزدیک به دو میلیون گونه شناخته شده بر روی این سیاره، حدود 70 درصد آنها حشرات هستند. و خیلی از این حشرات در زنجیره غذایی حیوانات خشکی زی به همان اندازه که پلانکتون ها برای حیات دریایی ضروری هستند، نقشی بنیادی ایفا می کنند. ای . او ویلسون حشره شناس (و متخصص مورچگان) از هاروارد زمانی گفته بود که «اگر حشرات ناپدید شوند محیط زیست درهرج و مرج و آشوب فرو می رود.»
در واقع هم اکنون حشرات در حال ناپدید شدن هستند.
حدودا دو سال قبل در مطالعه ای دراز مدت که برای اولین بار انجام می شد، درباره افول جمعیت حشرات گزارش شد و نگرانی از یک «آخرالزمان اکولوژیک» احتمالی را (هر چند تنها در محافل حرفه ای) دامن زد. بر اساس اطلاعات گردآوری شده از سوی ده ها حشره شناس آماتور در 63 ذخیره گاه طبیعی در سراسر آلمان، تیمی از دانشمندان به این نتیجه رسیدند که جمعیت حشرات پرنده ظرف دوره ای 27 ساله تا رقم حیرت انگیز 76 درصد کاهش یافته اند. همزمان مطالعات دیگری نیز اندک اندک کاهش شدید و مشابهی را در جمعیت های تک تک گونه های حشرات، زنبورها و شب پره ها در سطح اروپا نشان داده اند.
چه چیزهایی در این نابودی نقش دارند؟ هر چه هست قطعا پای انسان ها در میان است، اما عوامل دخیل در این فرایند بسیار زیاد و تشخیص آنها دشواراست، از جمله کاهش یافتن و نابودی زیستگاه ها، استفاده از آفت کش ها در کشاورزی، کشاورزی صنعتی، آلودگی، تغییرات اقلیمی و حتی «آلودگی نوری که موجب می شود حشرات شب پرواز سرگردان شوند و در روند جفتگیری آنها اختلال به وجود آید.»
در همین اکتبر گذشته حتی خبرهای نگران کننده بیشتری از راه رسید.
وقتی حشره شناس آمریکایی بردفورد لیستر برای اولین بار در سال 1976از جنگل ملی ال یونکو در پورتوریکو دیدن کرد، به ذهنش نیز خطور نمی کرد که مطالعه دراز مدتی که قصد داشت در آن زمان آغاز کند 40 سال بعد یک واقعیت جدید بسیار هشدار دهنده را فاش خواهد کرد. در طی این چند دهه جمعیت مفصل داران از جمله حشرات و خزندگانی نظیرعنکبوت ها و رطیل ها در ال یونکو تا حدود رقم باورنکردنی 98 درصد تقلیل پیدا کرده اند و این تنها یکی از جنگل های بارانی استوایی در درون سیستم جنگل های ملی آمریکا محسوب می شود. تعجبی ندارد که حشره خواران (جمعیت حیواناتی که از حشرات تغذیه می کنند) از جمله پرندگان، مارمولک ها و وزغ ها نیز کاهش شدید مشابهی را تجربه کرده باشد و برخی گونه ها به کلی از این جنگل محو شده باشند. و تمام این اتفاقات در پاییز 2017 و پیش از آن رخ داده بود که گردباد ماریا، ال یونکو را درنوردد.
چه چیزی باعث این نابودی شده است؟ گذشته از کاهش یافتن یا نابودی زیستگاه ها- هرچند که این مکان یک جنگل ملی حفاظت شده بوده – و استفاده از آفت کش ها (که مصرف آن در درپورتوریکو از سال 1969 تا بیش از 80 درصد کاهش یافته است) لیستر و همکارمکزیکی اش اندرس گارسیا به این باور رسیدند که تغییرات آب و هوایی مقصر بوده اند و یکی به این دلیل که در طول همین چهار دهه حداکثر میانگین دما در این جنگل تا چهار درجه فارنهایت افزایش داشته است.
با اینکه هم از مطالعات علمی هم از داستان های افواهی چنین به ذهن متبادر می شود که نابودی حشرات تنها مختص اروپا و آمریکای شمالی است، بسیاری از حشره شناسان متقاعد شده اند که از بین رفتن جمعیت حشرات پدیده ای جهانی است.
لبه دریا
قلمرو جانوران مرکب از دو گروه است: بی مهرگان و مهره داران. حشرات جزو بی مهرگان هستند، مثل ستاره دریایی، شقایق دریایی، مرجان ها، عروس دریایی، خرچنگ ها، میگوها و بسیار گونه های دیگر. درواقع بی مهرگان 97 درصد کل قلمرو شناخته شده جانوران را تشکیل می دهند.
در سال 1955 کتاب ریچل کارسون محیط زیست شناس «لبه دریا» منتشر شد و برای اولین بار توجهات را به سمت تنوع حیرت انگیز تمرکز حیات بی مهرگان جلب کرد که منطقه نزدیک به ساحل را به اشغال خود درآورده اند. حتی اکنون که بیش از نیم قرن از آن زمان می گذرد شما احتمالا هرگز فکرنکرده اید که محیط زیستی را – که باید به عنوان لبه دریا ( یا درواقع اقیانوس) درنظر گرفت- به عنوان یک جنگل ببینید. در این منطقه از دریا تمرکز جانوران و بی مهرگان بسیار زیاد است و یکی از محیط هایی که به دلیل تغییرات آب و هوایی کاهش شدیدی را درتعداد موجودات تجربه کرده همین منطقه است که ستاره های دریایی یکی از شاخص ترین آنها هستند.
نابودی مهره داران
سه درصد بقیه قلمرو جانوران را مهره داران تشکیل می دهند. 62839 گونه از مهره داران شناسایی شده اند از جمله ماهیان، دوزیستان، خزندگان، پرندگان و پستانداران.
اصطلاح «قلع و قمع بیولوژیک» در سال 2017 در جزوه ای به قلم جرالدو سبالوس، پل ارلیش و رودولفو دیرزو مطرح شد که تحقیقات آنها بر کاهش جمعیت و نیز انقراض جمعیت گونه های مهره داران متمرکز بود. در آن زمان آنها نوشتند: «داده های ما نشان می دهند که فراتر از انقراض گونه ها در سطح جهان، زمین در حال تجربه کردن دوره ای از کاهش شدید جمعیت مهره داران است.»
کتاب 148 صفحه ای «گزارش سیاره زنده» که اکتبر امسال توسط صندوق بین المللی حیات وحش جهانی و انجمن جانورشناسی لندن منتشر شد، تنها احساس اضطرار موجود در جزوه مورد اشاره را تشدید کرده است. به عنوان نتیجه مطالعه ای جامع درمورد سلامت سیاره ما و تاثیر فعالیت های انسانی بر گونه های دیگر، پیام کلیدی این کتاب به راستی مخوف است: بین سال 1970 تا 2014 جمعیت های نظارت شده مهره داران از نظر فراوانی تا 60 درصد در سطح جهان کاهش یافته اند و طی همین مدت به خصوص کاهش های قابل توجهی در سیستم های استوایی و آب شیرین رخ داده است. آمریکای جنوبی و مرکزی کاهش شدید 89 درصدی این قبیل مهره داران را تجربه کرده اند، درحالی که جمعیت مهره داران آب شیرین کمی کمتر کاهش داشته اما در سطح جهانی با کاهشی 83 درصدی رو به رو برو بوده اند.
شمار این موارد امروزه نه تنها به شدت چند برابر شده اند بلکه هر چه می گذرد با حیات انسان و حیات بر روی سیاره زمین به اشکالی در هم تنیده می شوند که ما همچنان به سختی آنها را درک می کنیم. تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین با عاملیت انسانی نیز به نوبه خود این موارد را تشدید می کنند. برای کاستن از حجم بحران، برای نجات خود حیات، لازم است که نه تنها سوخت های فسیلی دارای آلودگی کربنی را با اشکال تجدید پذیر انرژی جایگزین کنیم، بلکه یک ارزیابی مجدد واقعی از زندگی مدرن و نهادهای آن به عمل آید. به عبارت دیگر نجات ستاره های دریایی، پرندگان و حشرات و در ادامه خود ما، به چالش انگیزترین و مهم ترین الزام اخلاقی دوران ما تبدیل شده که هر چه می گذرد مخاطره آمیزتر نیز می شود.
نویسنده: سبحانکار بانرجی (Subhankar Banerjee) فعال زیست محیطی، هنرمند، محقق و استاد هنر و زیست شناسی