به گزارش استنادنیوز، دریای خزر بزرگترین پهنه آبی کاملا بسته در جهان است که به طور طبیعی به هیچ اقیانوسی متصل نیست. همین خصوصیت باعث شده که این دریا در برابر مشکلات زیست محیطی آسیبپذیرتر باشد.
دریای خزر از شمال به روسیه، از جنوب به ایران، از غرب به جمهوری آذربایجان و از شرق به جمهوری ترکمنستان و قزاقستان محدود میشود. این دریا از طریق رودخانههای ولگا، سپس اترک، کاما و سفیدرود تغذیه میشود. در طول چند دهه گذشته، فعالیت مشترک عوامل طبیعی و انسانی باعث وخیم شدن وضعیت زیست محیطی دریای خزر شده است. افزایش فعالیتهای انسان مانند صنایع نفت و گاز به خصوص در قسمت شمالی دریای خزر، ماهیگیری، کشاورزی و توریسم، همراه با دههها سوء مدیریت زیست محیطی، منجر به پایین آمدن شدید کیفیت آب شده است.
دکتر داود هرمیداس باوند؛ استاد حقوق بینالملل و روابط بینالملل و همکارانش چالشهای زیست محیطی و مسئولیتهای بینالمللی کشورهای ساحلی آن را بررسی کردند. به گفته این پژوهشگران افزایش سطح آب دریای خزر، آلودگی محیط زیست، ظهور گونههای بیگانه، کم شدن گونههای جانوری و یوتروفیکاسیون چالشهای اصلی زیست محیطی دریای خزر هستند.
افزایش سطح آب دریا، آلودگیهای تولید شده توسط صنایع را به دریا انتقال میدهد و باعث کاهش غذای ماهیها میشود. نزدیک شدن آب به زمینها، ساختمانها را از بین میبرد و زبالهها و ویرانهها به دریا وارد میشوند. همچنین زمینهای کشاورزی تخریب شده و افزایش سطح آب شیب هیدرولیکی رودخانهها را تغییر میدهد. همین پیشروی آب جنگلهای جنوب و جنوب غربی دریای خزر را نابود کرده است.
رودخانهی ولگا در روسیه، حدود ۸۰ درصد از آب دریای خزر را تامین میکند. ۹۵ درصد آلودگیهای شیمیایی دریای خزر توسط زبالههای این رودخانه ایجاد شده است. تقریبا ۹۰ درصد از هیدروکربنهای نفتی که به دریا وارد میشوند از گل حفاری ناشی از فرایند استخراج نفت است. آلودگی دریا ممکن است منجر به تغییرات pH، کاهش شفافیت آب، آلودگی در بستر دریا، تغییر میزان گاز، مرگ و میر ماهیها شود. کاهش میزان گوشت ماهیهای خاویاری نیز ممکن است ناشی از آلودگیهای نفتی باشد.
ورود گونههای جانوری و گیاهی بیگانه از مشکلات در حال رشد سیستمهای آبی است. به تازگی، بسیاری از این گونهها به طور تصادفی یا عمدا وارد دریا شدهاند. این گونهها برای غذا، محل زندگی و مکان تخمریزی با گونههای بومی رقابت میکنند. همچنین ممکن است گونههای بیگانه تهاجمی باشند و پرورش موفق گونههای ماهی بومی را محدود کنند. آنها ممکن است تأثیر قابل توجهی بر حفظ و ترمیم تنوع زیستی بومی داشته باشند.
کاهش گونههای جانوری یکی دیگر از مشکلات دریای خزر است. در بخش شمالی این دریا، تنوع از ۷۸ گونه به ۴۶ گونه کاهش یافته است و در بخش جنوبی و مرکزی به میزان یک سوم گونهها کم شدهاند. در قسمتهایی از جمهوری آذربایجان سختپوستان و برخی از گونههای نرمتنان به شدت کاهش یافتهاند. ذخایر عمده ماهیهای تجاری در دهههای گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته است.
"یوتروفیکاسیون" یکی دیگر از مشکلاتی است که دریای خزر با آن مواجه است. این پدیده به دنبال افزایش بیش از حد مواد طبیعی یا مصنوعی (مثل نیترات و فسفات) در یک محیط آبی ایجاد میشود و باعث افزایش جلبکها در آب و سبز رنگ شدن آب میشود. ورود زبالههای حاوی کود شیمیایی و فاضلاب شهری باعث شکوفایی جلبکها و کاهش شفافیت آب، کاهش عبور نور خورشید و مرگ ماهیها میشود.
به گفته دکتر هرمیداس باوند و همکارانش «کشورهای ساحلی دریای خزر هر کدام به تنهایی یا به طور جمعی به دلیل غفلت یا فعالیتهای خود منجر به آسیب زیست محیطی شدهاند. آنها باید از طریق جبران یا پرداخت غرامت، آسیبهایی که وارد کردهاند را بهبود بخشند».
به اعتقاد دیپلمات سابق وزارت امور خارجه؛ با توجه به اصول قانونی بینالمللی و قوانین رسمی، همراه با موافقتنامههای بینالمللی و منطقهای، دولتهای دریای خزر دارای تعهدات بینالمللی در پیشبینی اقداماتی هستند که اثرات خطرناکی بر محیط زیست و جلوگیری از آلودگیهای مرزی دارند. بنابراین، رعایت اقدامات مشترک در پیشگیری از آلودگی دریای خزر، وظیفه دولتهای ساحل دریای خزر است. نقض این مسئولیت و آسیب رساندن به ذات یا داراییهای موجود در کشورهای دیگر، پرداخت جبران خسارت را دنبال خواهد کرد. دسترسی به امنیت محیط زیست در منطقه خزر به مدیریت اصلی، همکاری منطقهای کشورهای خزر و پذیرش مسئولیتهای زیست محیطی نیاز دارد.
نتایج این پژوهش در فصلنامهی «علوم محیطی خزر» به چاپ رسیده است