علم کردن یک نیرو در برابر نیروی دیگر و ایجاد یک رقابت کاذب و پوشالی که منجر به تضعیف دو گروه می شود همواره از جمله سیاستهای ناپسندی بوده که برای حفظ قدرت عدهای مورد سوء استفاده قرار می گرفته که انگلیسیها در آن تبحر داشتند و جزو سیاستهای لاینفک استعمارگر پیر بوده است؛ بنابراین به آن حربه انگلیسی هم میگویند.
در این حیطه مصداقهای فراوانی وجود دارد اما اخیرا یک جریان خاص سعی کرده است تا با تعریف و تمجیدهای معنادار از نیروی مخلص ارتش جمهوری اسلامی ایران، با همین شیوه در یک دوقطبی دروغین آن را مقابل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار دهد. این درحالی است که در تنگناها و چالشهایی مانند ۸ سال دفاع مقدس این دو نیروی جان بر کف جمهوری اسلامی ایران نشان دادهاند که دوشادوش هم برای اقتدار کشورمان تلاش می کنند و برادر و هم رزم یکدیگر (ید واحده) هستند و هیچ گاه اسیر این سیاستهای نخ نما شده نمی شوند.
سرلشکر موسوی با بیان اینکه خودم را در حد نفر اول بسیج نمیدانستم و همیشه دوست داشتم جانشین بسیج باشم اظهار داشت:همیشه گفتهام اگر لباس ارتش را کنار بگذارم میروم و در پایگاه بسیج محله خود خدمت میکنم.»
این واکنش صریح و هوشمندانه فرمانده کل ارتش درباره سیاست ناصوابی که برخی برای تفرقه افکنی میان دو بازوی امنیتی جمهوری اسلامی ایرانی به راه انداختهاند، به خوبی حائز این موضوع است که اتفاقا ارتش جمهوری اسلامی نیز نیروی سیاسی است و در هر جا که مصلحت بداند در سیاست وارد میشود و پاسخ افرادی که سعی دارند به جهت منافع شخصی و گروهی خود منافع ملی را به خطر بیندازند، می ایستد.
فرمانده ارتش همچنین در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالی مبنی بر برخی تلاشها برای ایجاد تفرقه بین سپاه و ارتش گفت: «اینها موفق نمیشوند و فقط خود را خسته میکنند.
سخنان حمایتآمیز سرلشکر موسوی در دفاع از ایثار و مبارزات سپاه پاسدارن بیش از پیش نشان داد که ارتش و سپاه از هم تفکیکناپذیرند و همچنین گواهی این موضوع است که ارتش به خوبی با عملیات روانی و سیاستبازیهای برخی آشناست و بر خلاف آنان القاء می کنند ارتش نیروی سیاسی نیست، سیاست را خوب می داند و به موقع سیاستورزی خود را نشان می دهد.