ادعای اعتراف به جنایتها زیر فشار و تهدید
متهم در جریان مراسم دادگاه با ادعای اینکه حال روحی مناسبی ندارد از قاضی دادگاه درخواست کرد که لایحه دفاعیهاش را قرائت کند.در متن این لایحه وی تنها قتل سه زن را پذیرفت و ادعا کرد: برخی مطالبی که پیشتر و در جلسات دیگر نوشته شده و منسوب به من بوده ، قبول ندارم و تنها بخشی از اعترافهایی که به دستخط و امضا و اثر انگشت خودم است ، میپذیرم. حتی بخشی از اظهارات را با زور و تهدید و با وعده تخفیف حکم و برائت همسرم و همچنین تحت فشار روحی برای آینده فرزندم از من گرفتهاند که همه آنها را رد میکنم. برخی قتلها را نیز بهخاطر اعترافهای بیهوده همسرم به گردنم افتاد. همچنین بسیاری از اعترافها و صحنه سازیها در کیفرخواست غیر واقعی بوده و من تقاضای تشکیل دادگاه دیگری در ملأ عام و با حضور رسانهها را دارم. من بسیاری از مقتولها را نمیشناسم و اتهام شرب خمر را نمیپذیرم. بیشتر مقتولها دچار فساد اخلاقی بودند. انگیزه قتلها به هیچ وجه مالی نبوده چون اگر چنین قصدی داشتم طلاهای افرادی که بهعنوان شاهد آمدهاند را هم برداشته و آنها را هم میکشتم.
اظهارات ضد و نقیض متهمان پرونده
در ادامه دادگاه نماینده دادستانی گفت: ضد و نقیض بودن اظهارات متهمان و انکار آنها نشان از تلاش آنها برای فرافکنی دارد. همچنین آزادی بیان وی درباره نقض یا تأیید اظهارات متهم ردیف اول نشان میدهد اظهارات او برای اعتراف زیر فشار صحت ندارد. متهم در تشریح برخی صحنهها تنها بوده و محل دقیق قتل و اختفای جسد را با جزئیات بیان کرده است.
نماینده دادستانی در خصوص استفاده از سیمکارتها و تلفنهای همراه متعدد توسط متهم ردیف اول اذعان داشت: رد پای قاتل در چند مورد کاملاً مشهود است. در خصوص قتل خانم (م.آ) ٢ شماره تلفن توسط قاتل مورد استفاده قرار گرفته که یکی از این خطوط پس از ارتکاب قتل در گوشی تلفن همراه مقتول روشن شده است. همچنین با همان خطی که با یکی از مقتولان در ارتباط بوده، با یکی از نجات یافتگان نیز در ارتباط بوده است.
اثبات همدستی همسر در جنایت ها
نماینده دادستان افزود: تمامی شواهد مکتوب از زبان نجات یافتگان و حتی اعترافهای جسته و گریخته هر دو متهم دلالت بر همدستی متهم ردیف دوم-همسر قاتل- در جلب رضایت و ایجاد حاشیه امنیت در ذهن مقتولان و فراهم کردن زمینه مناسب برای ارتکاب جرم توسط متهم ردیف اول دارد. این زن در جلسه رویارویی با یکی از نجات یافتگان در جلسه بازپرسی گفت: «همان شب باید تو را میکشتیم، همسرم همان شب ٢ بار میخواست تو را بکشد ولی دخترم از خواب بیدار میشد و همسرم نتوانست تو را بکشد! تو باعث شدی که ما را بگیرند!» این امر اتهامهای آنها را ثابت میکند. همچنین چندین پرونده مفتوح قتلهای مشابه با این پرونده موجود است که با ادعای متهم ردیف اول باید به گردن او میافتاد که نشد و ادعای او از این بابت مردود است.سپس یکی از اولیای دم در جایگاه ایستاد و خواستار قصاص نفس متهمان و اعدام چند باره آنها شد.
دفاعیه آخر
دادگاه پس از وقفهای 20 دقیقهای با اشاره به اتهامهای متهم ردیف اول به ارتکاب ٨ فقره قتل عمد، سرقت طلای مقتولان، جنایت بر میت ۶ مقتول از طریق مثله کردن اجساد و برای متهم ردیف دوم به ارتکاب معاونت در قتل عمد تعدادی از مقتولان با همکاری متهم ردیف اول و همچنین مورد معامله قرار دادن طلاهای مسروقه و خودداری از کمک و مساعدت برای فردی که در معرض خطر بوده، از متهمان خواست تا آخرین دفاعیات خود را مطرح کنند.متهم ردیف اول همچنان ادعاهای قبلی خود را تکرار کرد و گفت: تنها قتل ٣ زن را میپذیرم. جنایت بر میت «ل.د» را قبول دارم و حتی طلاهای «ف.م» را با او دفن کردم. برداشتن بقیه طلاهای مقتولان نیز بهخاطر آن بود که آنها دیگر مرده بودند و در هنگام دفن طلاهای آنها را برمیداشتم و در خانه نگهداری میکردم. شاید همسرم آنها را برداشته و فروخته است.
متهم ردیف دوم نیز در آخرین دفاع خود تأکید کرد: من از هیچکدام از کارهای همسرم خبر نداشتم و همانطور که پیشتر گفتم یک شب در سال ٩۵ زنی را دیدم که در دستشویی خانه غش کرده بود. اما وقتی از همسرم موضوع را پرسیدم او به من حمله ور شده و گلویم را گرفت وسپس مرا به اتاق انداخت و در را روی من و دخترم بست. اظهارات مکتوب در اعترافها دستخط خودم بوده اما برخی از آنان را قبول ندارم. من هرگز نگفتم که با همسرم و فرزندم در خیابان افرادی را سوار میکردیم و حضور من بهخاطر جلب اعتماد مقتولان بوده است. تنها فروش 2 مورد از طلاها را قبول دارم که آن هم قبل از اطلاعم از اقدامهای همسرم بود.در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و قرار شد تا 6 روز دیگر حکم این پرونده را صادر کنند.