به گزارش استناد نیوز، روزنامه جهان صنعت نوشت: شنبه شب، 10 روز پس از وقوع حادثه پلاسکو با وجود اینکه هنوز برنامههای تحلیلی در خصوص علت وقوع فاجعه و اشکالات و ضعفها و مسببان امر و کوتاهیهای صورتگرفته انجام نشده، شبکه خبر گفتوگویی زنده با جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی ترتیب داد؛ فردی که تمام تریبونهای آتشنشانی به او باز میگشت و تنها او بود که خبرها را عنوان میکرد و در طول این مدت هم خبرهای ضد و نقیض کمی بیان نکرد. فردی که با وجود او اجازه مصاحبه و خبر و صحبت به هیچ آتشنشان و فرمانده عملیات دیگری داده نمیشد. این بار هم تریبون در اختیار او قرار گرفت تا از لحظات اولیه وقوع حادثه پلاسکو بگوید اما باز هم بسیاری از مسایلی که باید عنوان میکرد را نگفت تا داغ دل همکارانش در آتشنشانی همچنان تازه بماند. یکی از آتشنشانان نقدی بر گفتههای او برای «جهان صنعت» ارسال کرده است.
در ابتدای این مصاحبه، وی عرض تسلیتی به خانواده شهدای آتشنشان در این حادثه ابراز کرد اما هیچ زمان دیگری راجع به اینکه وضعیت خانواده این عزیزان چه خواهد شد یا اینکه چرا اداره کل ایثارگران شهرداری تهران ارائه خدمات به این خانوادهها را از سال گذشته متوقف کرده یا به طریق اولی چرا تاکنون اقدامی جهت در نظر گرفتن این خانوادهها در زمره خانواده معزز شهدای بنیاد شهید نشده صحبتی نشد.
سپس راجع به تاکتیک عملیات اطفا صحبت کرد. خوشبختانه یا متاسفانه امروزه به دلیل وجود تلفنهای همراه دوربیندار تصاویر ویدئویی از تمام لحظات موجود است که با بررسی آنها و با توجه به اینکه حریق ساعت 8 صبح (عدم بازگشایی کامل مجتمع) بوده، میتوان متوجه شد که بعد از گذشت بیش از یک ساعت از زمان وقوع حریق و با رسیدن نردبانها و بالابرهایی با ارتفاع بالاتر از دیگر ایستگاههای شهر تهران (ایستگاه100- دهکده المپیک، ایستگاه88-پارکوی و ایستگاه 36- مینیسیتی) اقدام به عملیات کفرسانی و اطفا در ارتفاع شده است. پرواضح است که این مساله (بعد مسافت ایستگاههای یادشده تا محل ساختمان پلاسکو) ناشی از کمبود تجهیزات بوده و این نوع عملکرد اتخاذ یک تاکتیک خوب، سریع و موثر نیست.
ملکی عنوان کرد: در اوج کار اطفا نزدیک به 250 آتشنشان در محل حضور داشتند. حال مجری از وی نپرسید این تعداد گسترده از آتشنشان تحت امر چه کسی فرماندهی میشدند؟ در واقع تصمیمگیر در این بحران چه کسی بود؟ طی صحبتهای میدانی با نیروهای آتشنشان، فرماندهی واحدی در این عملیات وجود نداشت و مدیران ردهبالای سازمان، مدیران منطقه و مدیر بازرسی حضور داشتند و هر کدام به انحای مختلف عمل میکردند و به طور خلاصه مدیریت این بحران قائم به هر کدام از اشخاص مذکور بود که در نهایت تعدادی از نیروها درون ساختمان جا میمانند. یکی از مدیران از طریق نردبان جان سالم به در میبرد، متاسفانه علی امینی یکی از فرماندهان آتشنشانی زیر آوار جان خود را از دست میدهد و باقی آقایان مبهوت به آوار پلاسکو خیره میشوند.
مشاهدات گذشته ملکی از پلاسکو دلیل بر مقصر بودن کسبه نیست
ملکی در ادامه صحبت از عدم ایمن بودن ساختمان پلاسکو کرد. باید از وی سوال میشد چرا برخلاف نص صریح قانون(مسوول شناختن شهرداری در ایمنی شهر) و با وجود اطلاع شخص شهردار(فیلم منتشر شده از جلسه شورای شهر) باز هم اقدام به پلمب یا اقامه دعوی علیه مالک ساختمان (بنیاد مستضعفان) نشده است؟ اینکه وی تعدادی از مشاهدات خود در سالهای گذشته را بیان کرد، دلیل بر مقصر شناختن کسبه ساختمان پلاسکو نیست. شهروندان از جمله کسبه نیاز به آموزشهای ایمنی در بازههای زمانی مرتب دارند.
ملکی تفاوت میان «تحت کنترل» و «اطفا شدن» را مشخص کرد، ولی نگفت چرا آتش تحت کنترل مجددا شعلهور شد. انفجاری که وی از آن صحبت کرد، ناشی از چه بود؟ چرا پس از گذشت نزدیک به سه ساعت از وقوع انفجار، فرمانده ارشد میدان(هنوز مشخص نیست چه کسی) زودتر از طریق بلندگو دستور تخلیه نداد. (با توجه به حجم بالای آلودگی صوتی در محدوده عملیات بعید است کسی صدای وی را میتوانست بشنود.)
گفتههای ملکی در خصوص خروج آتشنشانان فرافکنی است
وی در ادامه صحبتهایش گفت: «آتشنشانان خیلی راحت میتوانستند چند طبقه بیایند پایین و جان خود را نجات دهند ولی به دلیل حضور مردم پروسه تخلیه آنها امکانپذیر نشد.» این گفته ملکی عین فرافکنی است. طبقات بالایی پلاسکو که آتشنشانان حضور داشتند خالی از مردم بود و بعد از فروریزش اول و تخریب راه پلهها دیگر نتوانستند بیایند پایین و به گفته آقای مهدیانی در همان 10، 15 دقیقه تا فروریزش کامل ساختمان بیش از 35 آتشنشان از طریق نردبان پایین آمدند و جان سالم به در بردند.
در ادامه صحبت از دقت و سرعت در عملیات آواربرداری شد اما هیچ آمار رسمی از شهروندان مفقود شده در حادثه ارائه نشد. این درست است که آتشنشانان جان برکف وارد ساختمان شدند و دیگر برنگشتند اما این حق مردم است که از میزان کشتههای غیر آتشنشان نیز مطلع شوند.
سید جلال ملکی قریب به هفت سال است که در روابط عمومی سازمان مشغول به کار است. تحصیلات او و حتی پست سازمانیاش (مدیر مرتبه13) در حال حاضر زیرمجموعه چارت روابط عمومی سازمان است. پس این ادعا که او در حال حاضر نیروی عملیاتی محسوب میشود، نادرست است و صرفا به عنوان رابط رسانهای و روایتگر در برخی از حوادث حضور دارد.
در ادامه صحبت از آواربرداری، چرا از محبوسین که در موتورخانه از طریق پیامک از خود خبر داده بودند صحبتی نشد؟ چرا در آن آتش گداخته که مانکنها ذوب نشده بودند، سیل تکذیبیهها ادامه داشت؟
در ادامه این روند احساسی شدن ماجرا با پخش مجدد گزارش اعلام تولد دختر ایشان، لبخندشان باز شد به جای اینکه راجع به علت حادثه، مدیریت بحران، نحوه به کارگیری تجهیزات، از بین رفتن تجهیزات و... صحبت شود.
پرسش دیگری که مطرح میشود این است که کارآمدی تشکیل ستاد بحران چگونه و با چه متر و میزانی ارزیابی شده است که وی به این مساله اذعان داشت.ملکی در ادامه بهSOPا(Standard Operating procedure) اشاره کرد. جای سوال است که روند عملیات اطفا منطبق با SOP بوده یا خیر. چه زمانی گزارش مربوط به اجرای صحیح یا غلط SOP در رابطه با ساختمان پلاسکو در دسترس عموم قرار خواهد گرفت.آیا بازرسی سازمان آتشنشانی تهران که خود درگیر عملیات بوده است و وظیفه تطبیق SOP با اجرای آن را دارد این گزارش را بر اساس واقعیات منتشر خواهد کرد.
در حال حاضر شهرداری تهران چه تمهیداتی غیر از ارسال اخطاریه برای جلوگیری از وقوع حوادث این چنینی اندیشیده است
او در انتهای صحبت عنوان کرد: «برای آتشنشانان هرکاری کنند کم است، بعضی از اقشار هستند که صدا هم ازشون در میاد ولی از آتشنشان صدا هم درنمیاد».
بسیار هم عالی، بنده به عنوان یک آتشنشان چند سوال مطرح میکنم که خود سازمان آتشنشانی از آتشنشانان دریغ کرده، چه برسد به شهرداری، شورای شهر، دولت و...
1- چرا استخدام آتشنشانها در سازمان آتشنشانی تهران ظرف دو سال گذشته از رسمی به پیمانی نزول پیدا کرده.
2- چرا از آتشنشانهای جدیدالاستخدام در بدو ورود تعهد میگیرند که اگر در حادثهای صدمه ببینند سازمان محق است که از استخدام آنها صرفنظر کند.
3- چرا سازمان به حادثه دیدگان و جانبازان خود در حریق و حوادث مختلف هیچ خدماتی نمیدهد.
4- چرا دو سال معوق حقوق آتشنشانان پرداخت نمیشد و به محض اینکه حادثه پلاسکو رخ داد بخشی از آن پرداخت شد.
5- چرا پس از اجتماع تعدادی از آتشنشانها در آذرماه سال گذشته به منظور اعتراض به شرایط کاری خود (احتساب جزو مشاغل سخت و زیان آور، حق مسکن، حمایت در صورت مجروح شدن در حوادث و...) با آنها شدیداً برخورد و بسیاری از آنها معلق یا توبیخ شدند.
و در آخر به سید جلال ملکی عزیز، متذکر میشوم که فریاد آتشنشانان هرگز به گوش کسانی که به دنبال سیاسیکاری و منفعت طلبی خود هستند، نمیرسد.